جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

متن صد و بیست و هشت جلد‌کتاب و مقاله پیرامون امام هادی‌ علیه‌السلام و متن صد و بیست و یک جلد‌کتاب و مقاله پیرامون امام‌حسن عسکری علیه‌السلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتاب‌ها و مقاله‌ها به صورت یکجا (12432 موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارت‌نامه‌ها، نغمه‌های دلنشین و هم‌خوانی قابل اجرا در دستگاه‌های MP3

خریدارى خانه و سکونت امام در آن

زمان مطالعه: < 1 دقیقه متوکل دستور داد امام هادى علیه‏السلام را نزدش بردند، در ظاهر به آن حضرت احترام و تجلیل نمود، سپس دستور داد که امام به اجبار در سامرا بماند، امام هادى علیه‏السلام در سامرا خانه خرید و همراه خانواده‏اش در آن سکونت نمود، سرانجام در همانجا به شهادت رسید و مطابق وصیتش در همانجا به خاک سپرده شد.

ادامه مطلب »

برخوردهاى گوناگون با امام هادى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در مدتى که امام هادى در سامرا بود، حدود چهارده سال در تحت‏نظر شدید متوکل قرار داشت، برخوردهاى امام با متوکل و به عکس، الهام‏بخش درسهاى بزرگ از مکتب امامت است، در اینجا نظر شما را به ذکر چند نمونه جلب مى‏کنیم:

ادامه مطلب »

نیاز متوکل به مقام علمى امام هادى

زمان مطالعه: 2 دقیقه متوکل با اینکه در دربار خود داراى علما و فقهاى دربارى بود، در عین حال گاهى در مسائل دشوارى که رخ مى‏داد، احساس نیاز به امام هادى علیه‏السلام مى‏کرد و پس از تحصیل فتوا و نظریه امام، مسائل حل مى‏شد، از جمله: متوکل نویسنده‏اى نصرانى داشت و به او علاقه‏ى بسیار مى‏ورزید و به احترام او، او را با کنیه‏ى

ادامه مطلب »

هلاکت مرد گستاخ و بدزبان

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتاب اثبات الوصیه روایت شده: امام هادى علیه‏السلام به خانه‏ى متوکل وارد گردید و به نماز ایستاد، یکى از مخالفان به نزدیک آمد [و با کمال گستاخى، دهن کجى کرد و] به امام گفت: «چقدر ریاکارى مى‏کنى؟» آن حضرت، نمازش را با سرعت به پایان رسانید و پس از سلام نماز، به او رو کرد و فرمود: «اگر در

ادامه مطلب »

شکوه امام هادى در پرتو امدادهاى غیبى

زمان مطالعه: 3 دقیقه فضل بن احمد روایت مى‏کند پدرم گفت: یک روز نویسنده‏ى معتز [پسر متوکل، که بعداً سیزدهمین خلیفه عباسى شد] بودم، همراه معتز، نزد متوکل رفتیم، دیدیم متوکل [مانند برج زهرمار] بر تخت نشسته است، معتز سلام کرد و ایستاد، من هم پشت سر او ایستادم، معمولاً هرگاه معتز نزد متوکل مى‏آمد، متوکل خیر مقدم مى‏گفت و فرمان مى‏داد که بنشین،

ادامه مطلب »

اعتراف دشمنان به کمال امام

زمان مطالعه: 3 دقیقه متوکل بر اثر دمل و زخم بزرگى که در بدنش پدید آمده بود آن چنان بیمار شد که نزدیک بود، بمیرد و کسى هم جرأت نداشت تا نشتر آهن بر آن بگذارد (تا شکافته گردد و چرکش بیرون آید). مادر متوکل نذر کرد که اگر پسرش از این بیمارى جان سالم بدر برد، از دارایى خود، پول بسیارى براى امام

ادامه مطلب »