زمان مطالعه: < 1 دقیقه عصر خلافت «واثق» بود، او سپاهى عظیم به فرماندهى یکى از سرلشگران ترک را براى سرکوب اعراب شورشى اطراف مدینه، به حجاز فرستاد، سپاه او وارد مدینه شدند. امام هادى علیه‏السلام به اطرافیان خود فرمود: «برویم تا از نزدیک لشگرکشى این فرمانده‏ى ترک را بنگریم.» ابوهاشم مى‏گوید: «همراه امام هادى علیه‏السلام سوار بر مرکب از خانه بیرون آمدیم و در

زمان مطالعه: < 1 دقیقه امام هادى علیه‏السلام از آغاز تولد (ماه ذیحجه سال 212 ه. ق) تا آن هنگام که متوکل دهمین خلیفه عباسى (در سال 232 ه. ق) روى کار آمد، در مدینه بود، سال دوم خلافت متوکل (سال 234) بود که متوکل تصمیم گرفت امام هادى علیه‏السلام را از مدینه به سامرا برده و آن حضرت را تحت‏نظر نگهدارد. بنابراین امام هادى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه متوکل از وجود علویان و نهضتها و شورشهاى آنها، سخت بیمناک بود و مى‏دانست همه‏ى آن نهضتها به خاطر وجود امام هادى علیه‏السلام است، او به پیروى از روش نیاکان خود از جمله‏ى مأمون، تصمیم گرفت امام هادى علیه‏السلام را به سامرا آورده و امام را زیر نظر قرار دهد و به این ترتیب ارتباط علویان با آن حضرت قطع

زمان مطالعه: < 1 دقیقه متوکل یکى از رجال اطراف خود «یحیى بن هرثمه» را همراه 300 نفر به مدینه فرستاد، تا در ظاهر محترمانه، و فریبکارانه، امام هادى علیه‏السلام را از مدینه به سامرا بیاورند، یحیى بن هرثمه در این مورد مى‏گوید: هنگامى که از سامرا براى آوردن امام هادى علیه‏السلام به مدینه رفتم، مردم مدینه پس از اطلاع از ماجرا، آن چنان گریه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یحیى مى‏افزاید: من آن حضرت را روانه سامرا کردم و خدمتکارى او را در مسیر راه، برعهده گرفتم، و با او خوشرفتارى نمودم روزى از روزها با اینکه آسمان صاف بود و خورشید مى‏درخشید، دیدم امام هادى علیه‏السلام لباس بارانى خود را پوشید و دم اسب خود را گره زده بود، سوار بر اسب شد و حرکت کرد، من از

زمان مطالعه: < 1 دقیقه علامه طبرسى (ره) روایت کرده، هنگامى که امام هادى علیه‏السلام به شهر سامرا، وارد شد، متوکل خود را در خانه‏اش از آن حضرت پنهان کرد، آن حضرت، به سراى فقرا وارد گردید [متوکل نه تنها از آن حضرت، استقبال نکرد، بلکه براى آنکه به حضرت توهین گردد، ترتیبى داد که آن حضرت به سراى گدایان وارد شود.] امام یک روز