توضیحات اجمالی بخشها:
متن صد و بیست و هشت جلدکتاب و مقاله پیرامون امام هادی علیهالسلام و متن صد و بیست و یک جلدکتاب و مقاله پیرامون امامحسن عسکری علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (12432 موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
بخشش با اعجاز (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در «خرایج راوندى» آمده است: ابوهاشم گوید: روزى امام حسن عسکرى علیهالسلام به مرکب سوار شد و به صحرا رفت من هم در خدمت حضرتش رفتم. در راه بدهکاریم از قلبم خطور نمود و منقلب شدم. آن حضرت توجهى به من کرد و فرمود: خدا بدهکارى تو را ادا خواهد کرد. آن گاه حضرتش از روى زین خم شد و
شرم نکن! حاجت خود را بطلب (2)
زمان مطالعه: 2 دقیقه ابنشهر آشوب روایت کرده که ابوهاشم گوید: وقتى در ضیق و تنگى معاش بودم خواستم از امام حسن عسکرى علیهالسلام معونه طلب کنم. خجالت کشیدم چون به منزل خود رفتم، آن حضرت صد اشرفى به من فرستاد و مرقوم فرموده بود: اذا کانت لک حاجة فلا تستحیى و لا تحتشم و اطلبها، فانک ترى ما تحب ان شاء الله. هر
رهایى از زندان (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه ابوهاشم جعفرى گوید: من در زمان امام حسن عسکرى علیهالسلام در زندان مهدى بن الواثق عباسى در تنگنا بودم. به حضرتش شکوه کردم فرمود: فى هذه اللیلة یتبز الله عمره ؛ همین امشب خداوند عمر مهدى را قطع خواهد کرد. صبح آن روز ترکان ریختند و مهدى را کشتند. در نقل دیگرى آمده است: ابوهاشم جعفرى گوید: به امام حسن
عنایت به برادر (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه معتمد امام حسن عسکرى علیهالسلام را با برادرش جعفر در دست على بن حزین زندانى کرد و پیوسته از او، حال حضرت را مىپرسید. او مىگفت: روزها روزهدار و شبها در عبادت است. تا آن که روزى پرسید و على همان جواب را داد. معتمد گفت: همین ساعت نزد او برو و به او از جانب من سلام برسان و
چرا از دیدار ما غافلى؟ (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه محمد بن على بن ابراهیم بن موسى بن جعفر گوید: پریشانى ما به نهایت رسید. به پدرم گفتم: کرم و سخاوت ابىمحمد امام حسن عسکرى علیهالسلام مشهور است. خوب است ما هم به سراغ او برویم امید است به ما نیز اکرام و انعام نماید. رهسپار منزل حضرت شدیم، در راه پدرم گفت: سخت محتاجم و اگر حضرت پانصد درهم
شکوه از فقر و تنگدستى (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه محمد بن حمزه طى نامهاى به امام حسن عسکرى علیهالسلام نوشت و به وسیلهى ابوهاشم جعفرى خدمت آن امام فرستاد و از آن حضرت درخواست کرد که به توجه آن بزرگوار از فقر و تنگدستى نجات یابد. حضرت در جواب او مرقوم داشت: خداوند تعالى فقر تو را رفع کرد و از این به بعد از نظر اقتصادى در رفاه