توضیحات اجمالی بخشها:
متن صد و بیست و هشت جلدکتاب و مقاله پیرامون امام هادی علیهالسلام و متن صد و بیست و یک جلدکتاب و مقاله پیرامون امامحسن عسکری علیهالسلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتابها و مقالهها به صورت یکجا (12432 موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارتنامهها، نغمههای دلنشین و همخوانی قابل اجرا در دستگاههای MP3
سر به نیست شدن، شعبدهباز گستاخ (2)
زمان مطالعه: 2 دقیقه از زرافه – یا زراره – دربان متوکل نقل شده است: شعبدهبازى از هند نزد متوکل دهمین خلیفهى عباسى آمد، و تردستىهاى بىنظیر و عجیبى از خود نشان مىداد. متوکل بازى کردن را بسیار دوست داشت و خواست از وجود شعبدهباز بر ضد امام هادى علیهالسلام، سوء استفاده کند. به شعبدهباز گفت: اگر طورى کنى که در یک مجلس عمومى،
هلاکت مرد گستاخ و بد زبان (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتاب «اثبات الوصیه» روایت شده است: امام هادى علیهالسلام به خانهى متوکل وارد گردید، و به نماز ایستاد. یکى از مخالفان نزدیک آمد و با کمال گستاخى، به حضرتش دهن کجى کرد و گفت: چقدر ریاکارى مىکنى؟ آن حضرت، نمازش را با سرعت به پایان رسانید، و پس از سلام نماز، به او رو کرد و فرمود: اگر در
کرامتى دیگر (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه هارون بن فضل گوید: آن روزى که امام جواد علیهالسلام از دنیا رفت، شنیدم که امام هادى علیهالسلام این آیه را تلاوت مىفرمود: (انا لله و انا الیه راجعون) (پدرم) امام جواد علیهالسلام از دنیا رحلت کرد. از آن حضرت پرسیدند: شما از کجا مىدانى؟ فرمود: ضعف و سستى دچار من شد که سابقهى آن را نداشتم. حسن بن على
سجده بر شیشه (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حسن بن مصعب مدائنى گوید: مسئلهى سجده بر شیشه را به وسیلهى نامهاى که نوشته بودم از امام هادى علیهالسلام پرسش نمودم. چون نامه را فرستادم با خودم گفتم: شیشه هم از چیزهایى است که زمین آن را مىرویاند و گفتند: آنچه را که زمین مىرویاند مىشود بر آن سجده کرد. از طرف آن حضرت جواب آمد: بر شیشه سجده
مواظب خود باش! (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه از على بن محمد نوفلى روایت شده که گفت: محمد بن فرج به من گفت: امام هادى علیهالسلام به من نوشت: مواظب خود باش، برحذر باش، من هم مواظب کار خود هستم. راوى گوید: من معناى حرف امام هادى علیهالسلام را نفهمیدم تا آن موقعى که قاصدى آمد و مرا با دست بسته به مصر آورد و کلیهى اموال مرا
خلیفهى بعدى کیست؟ (2)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه خیران – یا خیزران – خادم، غلام فراطیس – مادر واثق بالله – گوید: من در سال 232 هجرى به حج مشرف شدم و خدمت امام هادى علیهالسلام رفتم. حضرتش فرمود: حال صاحب تو – یعنى واثق بالله – چگونه است؟ گفتم: دردمند است و شاید مرده باشد. فرمود: نمرده، ولى دچار مریضى خود مىباشد. بعد از آن امام علیهالسلام