جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

متن صد و بیست و هشت جلد‌کتاب و مقاله پیرامون امام هادی‌ علیه‌السلام و متن صد و بیست و یک جلد‌کتاب و مقاله پیرامون امام‌حسن عسکری علیه‌السلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتاب‌ها و مقاله‌ها به صورت یکجا (12432 موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارت‌نامه‌ها، نغمه‌های دلنشین و هم‌خوانی قابل اجرا در دستگاه‌های MP3

پاسخ به ادعاى بى‏مورد (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه قطب راوندى گوید: در دوران متوکل زنى ادعا کرد که من زینب دختر فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام مى‏باشم. متوکل گفت: از زمان زینب تا به حال سال‏ها گذشته و تو جوانى؟ گفت: رسول خدا صلى الله علیه و آله دست بر سر من کشید و دعا کرد که در هر چهل سال جوانى من بازگردد. متوکل مشایخ آل ابوطالب و اولاد

ادامه مطلب »

رفتار متفاوت‏ (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتاب «مناقب» آمده است: سلیمه‏ى کاتب گوید: یکى از خطباى متوکل ملقب به «هریسه» به متوکل گفت: تو با هیچ کس آن گونه که در مورد على بن محمد رفتار مى‏نمایى، رفتار نمى‏کنى. وقتى او وارد خانه‏ى تو مى‏شود همه به او خدمت مى‏نمایند و همواره براى ورود او پرده را کنار مى‏زنند. متوکل به همه درباریان دستور داد

ادامه مطلب »

مجلس عیش و نوش به هم ریخت‏ (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه مسعودى در «مروج الذهب» مى‏نویسد: به متوکل گزارش دادند که امام هادى علیه‏السلام در منزلش نامه‏ها و سلاح‏هایى دارد که شیعیان قم برایش فرستاده‏اند و او تصمیم دارد بر دولت و حکومت متوکل قیام کند. متوکل عده‏اى از مأموران ترک را به خانه‏ى حضرت اعزام کرد، آنان شبانه به خانه‏ى حضرتش هجوم آوردند و همه جاى خانه را تفتیش کردند

ادامه مطلب »

شیحه اسب‏ (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتاب «الصراط المستقیم» آمده است: احمد بن هارون گوید: من خدمت امام هادى علیه‏السلام بودم، حضرت از اسب فرود آمد تا چیزى بنویسد. در این هنگام اسب سه بار شیحه کشید. امام هادى علیه‏السلام به زبان فارسى به او فرمود: برو فلان جا، بول و غایط نموده و برگرد. اسب چنین نمود. من شاهد این صحنه بودم، شیطان در

ادامه مطلب »

غلامان حبشى‏ (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در «دمعة الساکبه» به نقل از «ثاقب المناقب» آمده است: بلطون حاجب گوید: براى متوکل پنجاه غلام از حبشه آوردند، او دستور داد با آنها نیکى کنند. بعد از یک سال حاجب گفت: من در مقابل متوکل ایستاده بودم، حضرت امام هادى علیه‏السلام وارد شد و در مجلس نشست. متوکل دستور داد آن پنجاه غلام حبشى را حاضر کردند. وقتى

ادامه مطلب »

عظمت و جلالت باشکوه‏ (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه قطب راوندى رحمه الله مى‏نویسد: متوکل – یا واثق – به لشکر خود دستور داد که نود هزار از اتراک را که در سامرا بودند – هر کدام توبره‏ى اسب خود را از گل سرخ پر کنند و در میان بیابان وسیعى در موضعى روى هم بریزند. آنان دستور خلیفه را اجرا کردند و به منزله‏ى کوه بزرگى شد، آن

ادامه مطلب »