جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

متن صد و بیست و هشت جلد‌کتاب و مقاله پیرامون امام هادی‌ علیه‌السلام و متن صد و بیست و یک جلد‌کتاب و مقاله پیرامون امام‌حسن عسکری علیه‌السلام با موضوعاتی چون سخنان، تاریخ زندگانی، سیره و فضائل، ارائه فهرست کلیه کتاب‌ها و مقاله‌ها به صورت یکجا (12432 موضوع)، جستجوی پیشرفته در متن، پاورقی و عناوین، تصاویر و پوسترهای زیبا و جذاب، امکان چاپ صفحات و انتقال متن به دفترچه یادداشت، متن زیارت‌نامه‌ها، نغمه‌های دلنشین و هم‌خوانی قابل اجرا در دستگاه‌های MP3

شعر در میلاد حضرت امام حسن عسکرى

زمان مطالعه: < 1 دقیقه ایراد از بحر ولایت گهر آورده برون++‏ یا که از برج امامت، قمر آورده برون‏ از سپهر نبوى گشت عیان خورشیدى‏++ که ز خفاش وشان دیده درآورده برون‏ با فروغ حسنى، نرجس زیبا ز بطن‏++ پسرى ثانى والا پدر آورده برون‏ به تماشاى گل عسکرى و نرجس بین‏++ ماهى از آب و مه از چرخ سر آورده برون‏ ز طلوع

ادامه مطلب »

ظهور نور هدایت و ولایت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در کتاب‏هاى تاریخ و حدیث در رابطه با چگونگى طلعت نور، ولادت یازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت، با کمال تأسف، چیزى وارد نشده است و متعرض آن نشده اند. ولى از دیگر احادیث کلى(1) استفاده مى‏شود که حضرت ابومحمد، امام حسن عسکرى علیه ‏السلام همچون دیگر ائمه و أوصیاء صلوات الله علیهم پاک و پاکیزه و ختنه شده از

ادامه مطلب »

سخنانى تکان دهنده در کودکى

زمان مطالعه: 2 دقیقه بسیارى از تاریخ نویسان آورده‏اند: روزى یکى از بزرگان شهر سامراء به نام بهلول از محلى عبور مى‏کرد، بچه‏هائى را دید که مشغول بازى هستند. و حضرت ابومحمد حسن بن على عسکرى علیه السلام را دید – در حالى که کودکى خردسال بود – کنارى ایستاده و گریه مى‏کند. بهلول گمان کرد که چون این کودک، اسباب بازى ندارد، نگاه

ادامه مطلب »

حجت خدا بر دوش پدر و معرفى به احمد قمى

زمان مطالعه: 2 دقیقه مرحوم شیخ صدوق و برخى دیگر از مورخین و محدثین شیعه و سنى آورده‏اند: یکى از بزرگان قم به نام احمد بن اسحاق اشعرى قمى حکایت کند: روزى به محضر مبارک حضرت ابومحمد، امام حسن عسکرى علیه السلام شرفیاب شدم و خواستم درباره ى حجت خدا و خلیفه‏ى پس از آن حضرت، از ایشان سؤال کنم. همین که در محضر

ادامه مطلب »

رام شدن اسب چموش

زمان مطالعه: 2 دقیقه مرحوم شیخ طوسى، کلینى و بعضى دیگر از بزرگان، به نقل از شخصى به نام ابومحمد هارون تلعکبرى حکایت کنند: روزى در شهر سامراء جلوى مغازه‏ى ابوعلى، محمد بن همام نشسته و مشغول صحبت بودیم، پیرمردى عبور کرد، صاحب مغازه به من گفت: آیا او را شناختى؟ گفتم: خیر، او را نمى‏شناسم. گفت: او معروف به شاکرى است، که خدمتکار

ادامه مطلب »

هدایت واقفى در خواب خفته

زمان مطالعه: 2 دقیقه یکى از بزرگان شیعه به نام احمد بن منذر حکایت کند: روزى یکى از افراد واقفى مذهب را که ادریس بن زیاد نام داشت، جهت مناظره پیرامون مسئله‏ى امامت، احضار کردم و هر چه با او صحبت کردم قانع نمى‏شد و امامت حضرت على بن موسى الرضا و فرزندانش علیهم السلام را نمى‏پذیرفت. و چون او را شخصى فقیه و

ادامه مطلب »