آرى، پر واضح است که این جا قبر نیست، یک مقام زنده و حى عند ربه، از این خانه دلهاى مردم را هدایت مىکند و بالاتر از هدایت با آن جاذبهى ذاتى، قلوب را از راههاى دور به سوى خود مىکشد، و با پاى پیاده روانهى آن دیار مىکند.
آرى، این جا خاکى نیست که مردهاى در میان آن سپرده شده باشد، این جا بدن مطهر حجت پروردگار است که زنده مىباشد و زائرانش را مىبیند و به سلام آنان پاسخ مىگوید و حتى سلامى از راه دور با محبت پاسخ مىدهد و حوائج آنها را عنایت مىکند.
آرى، این جا مکان آمد و شد فرشتگان است و ستونى از نور تا آسمان بالا مىرود و رحمت پروردگار را بر مردم سرتاسر جهان فرو مىفرستد.
دشمنان چه اعتقاد به این همه عظمت داشته باشند و چه نداشته باشند، محکوماند! چرا که اگر اعتقاد دارند ؛ پس چرا به مبارزه با نور خدا آمدهاند؟ و اگر اعتقاد ندارند براى چه آن را خراب مىکنند؟
اینان در عصرى که آزادى بیان، اعتقاد و فکر جزو اصول مسلم جوامع بشرى است کارهایى از نوع قرون وسطایى مىکنند.
با یک سؤال علامت تعجب ابدى را در برابر این کینهتوزان قرار مىدهیم که آیا واقعا با تخریب چنین بارگاههاى با عظمتى به جنگ فکر و اندیشهى مردم آمدهاند؟!
آیا واقعا فکر مىکنند با چند آجر که از روى هم فرو بریزد اعتقاد مردم از بین مىرود؟
آیا بقیع را نمىبینند که با آن کینهتوزى تخریب شد، اما پس از حدود یک قرن، هنوز هزاران نفر کنار همان خاک با ادب و پابرهنه مىایستند و با همان اعتقاد به امامان خود سلام مىدهند و حوائج را مطرح مىکنند و پاسخ مىگیرند؟