چهرههاى درخشان زیادى از سادات علوى و دانشمندان و دانشوران بسیارى از علماى اسلام در سرزمین سامرا عمرى را سپرى کرده یا در حول و حوش تربت عسکریین علیهماالسلام دفن گشتهاند که ما تنها فهرستى از آنها را در این بخش تقدیم مىکنیم:
1 – محمد بن حسین، از نوادگان امام حسن علیهالسلام.
2 – محمد بن صالح، از سادات حسنى و از شاعران شهید شیعه.
3 – عبیدالله بن عبدالله، از سادات حسنى که روزگارى نیز در کوفه امیر بوده است.
4 – ابوالفضل محمد بن جعفر فرزند حسن مثنى پسر امام حسن مجتبى علیهالسلام که در زندان عباسیان شهید شد.
5 – موسى بن محمد، فرزند سلیمان بن داوود پسر حسن المثنى بن الامام الحسن علیهالسلام.
6 – محمد بن قاسم، از نوادگان امام سجاد علیهالسلام.
7 – قاسم بن عبدالله، فرزند حسین بن على زینالعابدین علیهالسلام.
8 – على المکفل از نوادگان زید شهید فرزند امام سجاد علیهالسلام.
9 – على بن ابراهیم بن على بن عبیدالله فرزند حسین اصغر پسر امام سید الساجدین علیهالسلام که در جلو خانه جعفر فرزند معتمد خلیفهى عباسى، او را کشتند و قاتلش شناخته نشد.
10 – زید بن موسى معروف به زیدالنار، فرزند امام موسى کاظم علیهالسلام.
11 – عبدالله بن حسین، از نوادگان جعفر طیار(1)
12 – ابومحمد حسن فحام سامرائى، فرزند محمد بن یحیى، کسى که شیخ طوسى در امالى خویش مجلس دهم و بخشى از مجلس یازدهم را از روایت مىکند(2)
13 – عثمان بن سعید عمرى که عسکرى نیز خوانده مىشود، بزرگمردى که اولین نائب خاص از نواب اربعهى مولا ولى عصر روحى فداه مىباشد.
14 – ابوالحسن على بن محمد سمرى یا سامرائى، آخرین نائب خاص از نائبان چهارگانه حضرت بقیةالله عجل الله فرجه.
15 – عبدالرحمان بن احمد بن جبرویه، معروف به ابومحمد عسکرى، از متکلمان شیعه که خوشنویس (حسن التصنیف) و زبانآور (جید الکلام) بود، از جمله کتابهایش: کتاب الکامل در امانت و کتاب حسن است.
16 – ابوزکریا یحیى بن عبدالحمید حمانى، خطیب بغدادى پس از آن که او را با اوصافى چون: صدوق، ثقه مىستاید مىگوید که از او نقل شده که گفت: مات معاویه على غیر ملة الاسلام ؛ معاویه در حالى از دنیا رفت که مسلمان نبود، سپس مىنویسد: حمانى در سال 228 ق در ماه رمضان، در سامرا وفات یافت و او نخستین کسى از محدثان متقدم بود که در سامرا درگذشت.(3)
هنگامى که متوکل عباسى از امام هادى علیهالسلام مىپرسد: شاعرترین شاعران کیست؟
امام علیهالسلام مىفرماید: حمانى، چنان که مىگوید:
لقد فاخرتنا من قریش عصابة++
بمط خدود و امتداد الاصابع
فلما تنازعنا المقال قضى لنا++
علیهم بما یهوى نداء الصوامع
فان رسول الله أحمد جدنا++
و نحن بنوه کالنجوم الطوالع
گروهى از قریش با ریش دراز و انگشترى بزرگ با ما مفاخره مىکنند و فخر مىفروشند.
و هنگامى که با ما نزاع مىکنند و سخن را به درازا مىکشند، صداى اذان است که از مأذنههاى مسجدها بلند مىشود و به بحث خاتمه مىدهد.
چرا که رسول خدا حضرت احمد صلى الله علیه و اله جد ماست و ما پسر آن حضرتیم که چون ستارگان مىدرخشیم و نور مىدهیم.
متوکل گفت: منظور از «نداء الصوامع» چیست؟
امام فرمود: «اشهد ان لا اله الا الله و أشهد أن محمدا رسول الله، جد من، نه جد تو..»(4)
17 – ابراهیم بن عباس صولى کاتب (176 – 243 ق) از شاعران بزرگ شیعى و از ستایشگران آل عدالت علیهمالسلام، شاعر امام رضا علیهالسلام که حضرت به او بیش از دعبل خزاعى التفات مىفرمود و ابراهیم را بر او مقدم مىداشت و دعبل خزاعى نیز مىگفت: اگر ابراهیم به شعر روى آورد، ما را جا خواهد گذاشت، دیگر براى ما جایى در عرصهى شاعرى نخواهد ماند.
این بزرگ مرد با الفاظى چون: اعجوبهى عصر خویش، بهترین نویسندهى عصر عباسى و.. ستودهاند، علامه شوشترى پس از آن که مىگوید: «صول» مردى بود از نژاد ترک که ابراهیم صولى به او نسبت مىبرد، مىنویسد:
«ابراهیم صولى نویسندهاى حاذق و بلیغ و فصیح و مبتکر بود» مرقدش را نیز در
حول و حوش آستان قدس عسکریین علیهماالسلام نوشتهاند(5)
18 – على بن محمد بن احمد مصرى، در سال 257 ق در سامرا متولد گشته و در سال 338 ق از دنیا رفته است، وى را پارسا، زاهد، فقیه، عارف به حدیث خواندهاند و بیش از بیست کتاب و رسالهاش را نام بردهاند.
19 – على بن جعفر مدنى، از اهل علم و راویان و حافظان حدیث در سامرا، پس از 72 سال عمر، در سال 234 درگذشته است.
20 – جعفر بن على الهادى علیهالسلام معروف به جعفر کذاب و تواب(6)
21 – سید احمد پسر امام هادى علیهالسلام.
22 – زید بن على، پسر امام هادى علیهالسلام.
23 – عبدالله بن على، پسر امام هادى علیهالسلام.
24 – سید على، پسر امام هادى علیهالسلام.
25 – موسى بن على، پسر امام على هادى علیهالسلام.
26 – علیه دختر امام هادى علیهالسلام.
27 – ابوالعباس احمد نجاشى، نویسندهى کتاب معروف «رجال نجاشى»، که به اعتقاد بعضى بهترین و معتبرترین کتاب در علم رجال است، این بزرگ رجالى شیعه – که رحمت خدا بر او باد – در سال 372 متولد و در سال 450 در مطیرآباد متوفى گشته است، مطیرآباد یا «مطیره» روستایى است در نواحى سامرا.
28 – افشین از سرسپردگان و سپاهیان بنىعباس که به دست آنها نیز زندانى شد تا دارش زدند و جسدش را سوزانیدند.
29 – بابک خرم دین.
30 – بغاء ترکى (در گذشته 248 (از سرگردگان سپاه بنىعباس که با آل على علیهالسلام میانهى خوبى داشت و به فقراى سادات احسان بسیار مىکرد.
31 – مازیار، فرمانرواى طبرستان، که پس از زندانى شدن و شکنجه در سامرا جان باخت(7)
32 – حافظ حسن فرزند عرفة بن یزید، ابوعلى عبدى بغدادى، (م 357 (وى که از علماى عامه و از راویان حدیث غدیر است پیش علماى سنى موثق و مورد اعتماد است، او پس از 110 سال عمر، در سامرا درگذشته است(8)
1) از این بزرگان در کتاب مشاهد العترة الطاهره، فصل سامرا نام برده شده است، ر. ک، همان، از ص 109 به بعد.
2) علاوه بر امالى شیخ، قاموس الرجال: ج 3، ص 379.
3) مأثر الکبراء فى تاریخ سامرا: ج 2، ص 304 به نقل از تاریخ بغداد.
4) مأثر الکبراء، ج 2، ص 304.
5) مأثر الکبراء: ج 2، ص 314 و ص 205. قاموس الرجال: ج 1، ص 218.
6) از این سه تن به ترتیب در تاریخ سامرا، ج 2، ص 248، 242، 227 سخن رفته است.
7) در خصوص این 11 نفر نیز در تاریخچهى سامرا، ص 68 به بعد به تفصیل سخن رفته است که ما تنها فهرستى را ذکر کردیم همچنان که از ذکر خیلى چشم پوشیدیم.
8) الغدیر: ج 1، ص 93. پوشیده نیست که افرادى چون بابک خرم دین قاتل صدها مسلمان بىگناه و شورشگر قسى القلب و افشین و مازیار را نمىشود از ستارگان سامرا نامید ولى از آنجایى که در سامرا کشته شدهاند و در آن سرزمین سر به تیره خاک کشیدهاند، ما نیز به نقل از تاریخچهى سامرا نام آنها را نیز آوردیم. (برگرفته از سیماى سامرا: ص 147 – 143).