اکنون براى آگاهى بیشتر در این زمینه، در این بخش متن دست نوشت یکى از شاگردان حضرت آیت الله العظمى حاج سید محمد شیرازى قدس سره در مورد نقش حضرت آیت الله العظمى میرزاى شیرازى کبیر در سامرا را به نقل از نوهى برومند ایشان حضرت آیت الله العظمى حاج سید محمد شیرازى قدس سره بیان مىنماییم:
وى مىنویسد: حضرت آیت الله العظمى میرزاى شیرازى کبیر قدس سره در سامرا حوزه علمیهى قوى و نیرومندى اداره مىفرمودند و مرجعیت شیعه – بلکه جهان اسلام – را از سامرا به عهده داشتند. از این رو، علما، فقها، مراجع دینى و مردم ایران شکایت خود را درباره دخالتهاى استعمارى انگلستان در امور داخلى ایران که زیر پوشش کمپانى تنباکو صورت مىگرفت، به نزد حضرت آیت الله العظمى میرزاى شیرازى به سامرا بردند.
ایشان با دریافت نامههاى شکوائیه در فکر چارهجویى برآمده و تمام مقدمات لازم چارهاندیشى را تدارک دیدند.
ایشان در کل حوزههاى علمى و بالخصوص در حوزه علمیه سامرا حالت فوقالعاده اعلام نموده و تقاضاى تشکیل فورى مجلس شوراى فقهاى مراجع فرمودند، مجلس نیرومند و با عظمت از مراجع بزرگوار آن زمان و علماى درس ایشان و نیز اساتید حوزه علمیه سامرا تشکیل یافت و با شرکت معظم له مشغول به کار شد.
ایشان به فرمایش حضرت آیت الله العظمى حاج سید محمد شیرازى به جز انجام ضرورات زندگى روزمره از قبیل اداى نماز و تدریس بقیهى وقت خود را معطوف به حضور در مجلس قرار دادند و دو ماه مشغول تبادل فکر و نظرسنجى با بزرگان آن مجلس درباره رهایى کشور مسلمان و نجات مردم ایران بودند. بحثهاى فراوان، راه و روشهاى گوناگون در کیفیت و چگونگى مبارزه با دخالتهاى بى جا و استعمارگرانه انگلستان و پایان دادن به آن دخالتها ارائه شد و ایشان بهترین آنها را انتخاب نموده و در عبارت ساده و رسا در یک خط چند کلمهاى که عبارت از «الیوم هرگونه استعمال تنباکو محاربه با امام زمان علیهالسلام است» بود، گزینش کردند.
مجلس شوراى فقهاى مراجع به خوبى کار خود را کرده نظرات همه مراجع به توافق رسیده، همه چیز آماده و همهى حوزههاى علمى منتظر اعلام بیانیهى صادره و گزارش پیام حضرت آیت الله العظمى میرزاى شیرازى بودند.
ولى خود میرزاى بزرگ در اعلام آن تعلل مىکردند، گویا منتظر تأیید و مهر قبولى از ولى نعمت خود و همه جهان بشریت امام زمان ارواحنا فداه بودند.
ایشان سحرگاهان به سرداب غیبت مشرف شده تا شاید شرفیاب حضور حضرت شده و اجازهى اعلام بیانیه را دریافت کنند.
گفته مىشود: آقاى فشارکى که یکى از علماى درس میرزاى شیرازى و از اساتید مبرز حوزه علمیه سامرا که از شرکتکنندگان مجلس مزبور نیز بوده است ؛ روزى اول صبح براى زیارت عسکریین علیهماالسلام و سرداب غیبت مشرف مىشدند که در راه به
حضرت استاد آیت الله العظمى میرزاى شیرازى برخورد مىکنند. پس از سلام و عرض ارادت به محضر استاد اجازه سخنى خواسته و زبان به گله مىگشاید و از تأخیر اعلام بیانیه اظهار ناراحتى مىکنند.
حضرت استاد در جواب او مىگوید: نگرانى و ناراحتى من از همه بیشتر و شدیدتر است و منتظر تأیید و مهر قبولى نتیجه کار را از ولى نعمت خود امام زمان علیهالسلام بودم که امروز شرفیاب شده و اجازه آن بزرگوار دریافت شد.
آن گاه از شهر سامرا پیام مرجعیت در قالب: «الیوم هر گونه استعمال تنباکو محاربه با امام زمان علیهالسلام است» به سراسر ایران و همه مردم آن کشور بزرگ ابلاغ شد و به دست همگان رسید.
آن پیام نسبت به بیگانگان طمعکار مانند صاعقه سوزان بود، ریشه استعمارگران را سوزانده و آنان را مجبور به عقبنشینى کرد و نسبت به مردم مسلمان ایران مانند باران رحمتى بود که همه جا را طراوت و رخمى بخشید، همه با طیب خاطر و افتخار از کشت، جمعآورى، خرید و فروش، استفاده و مصرف همه نوع تنباکو دست کشیدند، حتى داخل دربار و حرمسراى ناصرالدین شاه نیز چنین کردند، نه فقط قلیان را تقدیمش نکردند بلکه هر چه به تنباکو ارتباط داشت شکسته و از بین بردند.
ناصرالدین شاه از این پیشامد براشفته شده و زبان به اعتراض مىگشاید.
خانم حرمسرا در جواب او مىگوید: جناب آرام باش و خیلى از خود ناراحتى نشان مده، زیرا آن آقایى که مرا بر تو حلال کرد، او هر گونه استعمال تنباکو را حرام نموده است.
بله، دوراندیشى و اخلاص آیت الله العظمى میرزاى شیرازى و تلاش و کوشش مجلس شوراى فقها مراجع توأم با عنایات خاصه امام زمان علیهالسلام از شهر سامرا به ثمر نشست، عقد ظالمانه انگلیسها گسست. کمپانى تنباکو جمع شد و مردم مسلمان ایران آزاد شدند.