ابوالفرج در «مقاتل الطالبیین» نقل مىکند:
محمد بن الحسین الاشتانى(1)که یکى از علماى برجسته قرن سوم است اعمال فجیع متوکل را شنید بسیار ناراحت شد و مدت طولانى بود که به زیارت کربلا نرفته بود تصمیم گرفت به زیارت کربلا رود، و لو به هر گونه پیش آمد ناگوار مواجه باشد، از خانه به قصد کربلا با همراهى یکى از عطارها بیرون شد. روزها متوارى و مخفى از مردم بودند و شبها راه مىرفتند تا آن که به غاضریه رسیدند، روز را در آنجا مکث نمودند همین که شب تاریکى خود را گسترانید بیرون شدند و از میان پاسبان که بعضىها خواب بودند و بعضىها مشغول به خود بودند گذشتند تا آن که به قبر حسین علیهالسلام رسیدند.
نظر بر این که علائم و نشانههاى قبر را از بین برده بودند بسیار رنج و زحمت کشیدند تا آن که قبر مطهر را پیدا کردند، صندوق را که در بالاى قبر بود به دور انداخته و آتش زدهاند.
و در تاریکى شب مراسم زیارت را به جا آوردند و به اطراف قبر علامت و نشانه گذاشتند و برگشتند.(2)
1) محمد بن حسین اشتانى، یا اشنانى با نون، یا شنانى بدون الف، هر سه ضبط شده و این مرد بکوفتى در زندان متوکل محبوس بوده.
2) تتمة المنتهى: ص 240. مقاتل الطالبیین.