کربلا موقعیت معنوى خود را به حد کمال حفظ کرده بود و جمعى از مسلمین و دوستان اهل بیت علیهمالسلام مجاور قبر مطهر شده و احداث مسکن و بناء کرده بودند تا آن که متوکل در دومین سال سلطنت خود در ماه شعبان به سال 233 دستور داد که قبر امام حسین علیهالسلام و کلیه منازل و خانهها را خراب کنند و در جاى آن زراعت نمایند.
بنا به گفتهى ابوالفرج اصفهانى، وى شبى از مغنیههاى شهر، کنیزى درخواست کرد که او را شراب دهد و ساز نواز کند، از سوء تصادف مغنیه صاحب کنیز، غائب بود و به زیارت نیمه شعبان به کربلا رفته بود.
پس از مراجعت یکى از کنیزان آوازخوان خود را پیش متوکل فرستاد.
متوکل پرسید: آن روز که شما را خواستم کجا بودید؟
گفت: با خانم خود به زیارت حج رفته بودیم.
گفت: حالا که ماه شعبان است موسم حج نیست.
گفت: به زیارت قبر حسین علیهالسلام.
متوکل چنان آتش گرفت که رگهاى گردنش نزدیک بود منفجر گردد، فورى صاحب او را احضار کرد و تمامى اموالش را ضبط نمود و خودش را به زندان انداخت و دستور داد قبر امام حسین علیهالسلام و کلیه خانههاى موجود را خراب کنند و زمین آنها را زراعت نمایند.
ابوالفرج مىافزاید این عمل غیر انسانى در سال 233 هجرى در شعبان به وقوع پیوست و مسلمانها اقدام نکردند، ناچار ابراهیم دیزج یهودى را مأمور کرد. وى جمعى از یهود را براى اجراى این منظور به کربلا آورد و آنان مباشر این عمل گشتند.
و دیزج حسب دستور متوکل به ویرانى قبر و خانهها کفایت نکرد، زمین آنها را زراعت نمود و پاسبانان مسلح دور تادور نینوا براى منع زوار گماشت و هر که را مىگرفتند یا مىکشتند یا به زندان مىفرستادند.
ابوالفرج براى ادعاى خود که تخریب اول در شعبان 233 هجرى واقع شده دو تا شاهد مىآورد:
1 – این کنیز قبل از خلافت متوکل براى دلخوشى وى پیش او رفت و آمد مىکرد و متوکل به سال 232 ششم ذىالحجه به کرسى خلافت نشست و بر حسب عادت باید شعبان اول از دوران خلافتش باشد.
2 – گفتار سید محمد بن ابىطالب حسینى را در کتاب «تسلیة المجالس» مؤید قرار داده است.(1)
1) مقاتل الطالبین: ص 203. تاریخ کربلا: ص 193 – 194.