متوکل عباسى همواره به حضرت اذیت و آزار مىرساند. و در نظر داشت که موقعیت آن امام را در انظار مردم تنزل دهد و در عین حال هر چه سعى مىکرد، نتیجهى عکس مىگرفت. اذیت و ستمهاى متوکل به امام هادى علیهالسلام و شیعیان و محبین و علویان و بنىفاطمه علیهاالسلام به شرح نمىآید.
متوکل اکفر، اخبث و ارذل بنىعباس بود و با آل ابوطالب سخت دشمنى
مىکرد ؛ آنها را به اتهام جلب مىنمود، شکنجه مىداد و در از بین بردن آثار قبر مطهر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اذیت و آزار به زوار حضرتش اهتمام مىورزید.
در کتاب «اخبار الدول» به نقل از «مثیرالاحزان» چنین آمده است:
متوکل دستور داد قبر امام حسین علیهالسلام را ویران نموده و خانههاى اطراف قبر شریف را خراب کنند. آن گاه در آن محل زراعت نمایند و زائرین را از زیارت باز داشت و به زندان انداخت و مورد شکنجه قرار داد. تا جایى که دستور داد: هر کس به زیارت رود، باید دستش قطع شود.
برخى از محبین حاضر به قطع دست خود شدند و به زیارت رفتند و از این جهت مسلمانان بغداد بسیار متأثر شدند و بر دیوارها بر آن خبیث فحش و ناسزا نوشتند.
در کتاب ارزشمند «بحارالانوار» آمده است:
یکى از محبین امام حسین علیهالسلام مىگوید: در سال 240 هجرى با ترس و لرز به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شدم. دیدم که گاوها را به آن زمین بستهاند که آنجا را شیار نمایند. به چشم خودم دیدم همین گاوها که نزد قبر مطهر رسیدند، هر چه آنها را مىراندند و مىزدند، آنها از رفتن به نزدیک قبر مطهر خوددارى مىنمودند و به طرف راست و چپ مىرفتند.
در «شرح الشافیه» به نقل از «مثیر الاحزان» آمده است:
متوکل دستور داد که آب به قبر مقدس حضرت سیدالشهداء علیهالسلام ببندند ؛ هنوز بیست و دو ذراع به قبر حضرتش مانده بود که آبها روى هم جمع شدند. و بعدها، همان جا «حائر» نامیده شد.
ابىسالم گوید: متوکل، به وزیر خود فتح بن خاقان دستور داد که امام هادى علیهالسلام را آزار دهد و ناسزا گوید، فتح دستور او را اجرا کرد.
حضرت علیهالسلام فرمود: به او بگو: «تمتعوا فى دارکم ثلاثة ایام».
فتح این سخن را به متوکل رسانید.
متوکل گفت: بعد از سه روز او را خواهم کشت.
روز سوم خود متوکل را کشتند.
از غرایب و شگفتىهاى روزگار آن که نقل شده: روزى شمشیرى بىنظیر به متوکل هدیه شد. بعضى از اعیان و امراى لشکر آن را خواستند ولى متوکل امتناع کرد و گفت: این شمشمیر به بازوى «باغر» غلام ترکى شایسته است و آن را به «باغر» بخشید. باغر با همان شمشیر بعد از چند روز متوکل را کشت.