جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نبش قبر امام حسین و اعجاز آن‏ (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ابى‏على عمارى(1)مى‏گوید: یوحنا بن سرافیون موسى بن سریع سؤال کرد: این قبرى که در کنار فرات است و مسلمان‏ها به زیارت او مى‏روند از آن کیست؟

وى گفت: این قبر حسین علیه‏السلام شهید طف است. در آن هنگام یوحنا با صفوف زائرین به سوى کربلا رفت و گریه و زارى و تبرک جستن به خاک قبر حسین علیه‏السلام را از نزدیک مشاهده کرد، وقتى که به کوفه برگشت موسى بن عیسى هاشمى امیر کوفه را مسخره کرد و به نبش قبر امر کرد.

وقتى که قبر را نبش کردند، دیدند نعش ریحانه‏ى پیامبر صلى الله علیه و اله در یک قطعه حصیر پیچیده است و بوى عطر مشک از قبر احاطه کرده، فورى قبر را به حالت اولى برگردانیدند و خیمه بر او گذاشتند و مسجد بنا کردن و یوحنا اسلام را پذیرفت.(2)

در یک روایت در «بحارالأنوار» که گرفتارى موسى بن عیسى را از نظر هتک حرمت به خاک قبر حسین علیه‏السلام نقل کرده که او را به این کار مأمور کرد و نامه‏اى به جعفر بن محمد بن عمار قاضى نوشت و او را به من ناظر و پلیس مخفى قرار داد و من نامه را به وى دادم و مضمون نامه را به من خواند و به من دستور داد که مأموریت خود را انجام دهم.

دیزج گوید: آنچه جعفر گفته بود انجام داده و برگشتم، به او گفتم: آنچه دستور داده بودى به جا آوردم ولى چیزى نیافتم.

به من گفت: حتما عمیق‏تر نکنده‏اى؟!

گفتم: عمیق‏تر کندم و چیزى نیافتم.

قاضى به متوکل نوشت: ابراهیم قبر امام حسین علیه‏السلام را نبش کرد و چیزى نیافت و دستور دادم آب بر آنجا بست و با گاو زیر و رو کرد.

ابوعلى عمارى گوید: این موضوع را ابراهیم دیزج به من نقل کرد و من از حقیقت واقعه پرسیدم.

به من گفت: با غلام‏هاى خصوصى خودم آمدم و قبر را نبش کردم یک حصیر تازه‏اى دیدم که نعش مقدس حسین بن على علیهماالسلام روى آن و همان لحظه بوى مشک مرا زد و من حصیر و جسم مقدس حسین علیه‏السلام را به همان حالت گذاشتم و دستور دادم خاک را به روى قبر ریختند و آب بر آن بستم و دستور دادم سفتکارى شود، گاوها ابدا قدم بر آنجا نگذاشتند.

و به غلامان خود سوگندهاى غلیظ دادم که صورت قضیه را نگویند و گرنه به قتل خواهند رسید.(3)

روشن است که این روایت با روایت پیشین تفاوت‏هایى دارد.


1) ابوعلى عمارى به نام قاسم بن ولید قرشى از اصحاب امام صادق علیه‏السلام است. وى از امام صادق علیه‏السلام در باب قبله و فضیلت مساجد و در وقت نوافل و در ذبایح و اطعمه و در زیارات روایت‏هایى نقل کرده است، جامع الروات اردبیلى.

2) مدینة الحسین علیه‏السلام: سلسله 2، ص 82.

3) بحارالأنوار: ج 45، ص 394.