جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

شیعه شدن ناصبى‏ (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از محمد بن عباس نقل شده که گفت: ما چند نفر کنار هم در مورد مقامات علمى و گزارش‏هاى غیبى امام حسن عسکرى علیه‏السلام صحبت مى‏کردیم، یکى از ناصبى‏ها که از دشمنان سرسخت خاندان رسالت بود، گفتار ما را به مسخره گرفت و گفت: من بدون مرکب و رنگ مداد نوشته‏اى را براى آن حضرت مى‏نویسم، اگر او پاسخ مسائل من در آن نوشته را داد، حقانیت او را مى‏پذیرم و گرنه بر عقیده‏ى خود باقى مى‏مانم.

او مسائل خود را روى برگه‏اى نوشت، ما نیز مسائل خود را در نامه‏هایى نوشتیم و به محضر آن حضرت روانه کردیم.

امام حسن عسکرى علیه‏السلام پاسخ مسائل همه‏ى ما را در جواب نامه‏اش داد و در برگه‏ى مربوط به ناصبى، علاوه بر پاسخ به مسائل او، نام او و نام پدر او را نوشته بود.

وقتى که آن فرد ناصبى، جواب نامه‏اش را دید، از تعجب حیرت‏زده شد، به طورى که از هوش رفت و پس از به هوش آمدن، حقانیت مقام امامت و علم و کمال عالى آن حضرت را تصدیق نمود و جزو شیعیان او گردید.(1)


1) مناقب آل ابى‏طالب: ج 4، ص 440.