جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

گوشه‏اى از شخصیت علمى امام حسن عسکرى ‏ (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در کتاب‏هاى سیره و تواریخ مى‏نویسند:

حضرت امام حسن عسکرى علیه‏السلام داراى علمى فراوان بود. علم، سیادت و فرمان فرمایى، دستى قوى و مقامى والا و ارجمند داشت. درباره‏ى آن حضرت گفته‏اند: شخصیتى با عظمت پیدا کرد و خلفاى عباسى از اوضاع حاضر بیمناک شدند که اگر حضرت امام حسن عسکرى علیه‏السلام خروج کند، خلافت بین علویین منتقل خواهد شد و حکومت را از آن‏ها خواهند گرفت.

حضرت امام حسن عسکرى علیه‏السلام مهر سپهر ولایت بود که آفتاب وجودش بیشتر در عراق و ایران پرتوافکن گردید، سوم رجب سال 260 شش سال دوره اقامت آن حضرت علیه‏السلام بود.

امام هادى علیه‏السلام در سال 243 به دعوت متوکل از مدینه به سامرا مهاجرت کرد. بنابراین، امام حسن عسکرى علیه‏السلام مدت 16 سال در عراق اقامت داشت که شش سال مصدر امور امامت بود و از شام تا به مدینه به تصرف و فرمان او بودند، لشکرى‏

بى‏اندازه جمع کرد. و به نقل شیخ حسن خوارزمى 18 هزار نفر از اکابر مسلمین در دیوان مدرس آن حضرت مى‏نشستند، اول کسى که با او بیعت کرد محمد بن عبدالله بن عبدالعالى بن مسعود شیرازى نابغه ایرانى بود که به وسیله او دربار المعتز را ایرانیان تشکیل مى‏دادند.

امام یازدهم در امامت خود تعلیمات عالیه از قرآن و دین اسلام داد که تجدید عظمت و نیروى آن گردید. در اواسط قرن سوم هجرت بود که این جنبش علمى پیدا شد، فلاسفه بزرگ مانند اسحاق کندى و ابونصر فارابى مى‏زیستند و از برکت وجود امام بهره‏مند مى‏شدند.

در فقه و اصول دین یک نهضت نوینى به وجود آورد که ملت اسلام را از آن خواب ناگهانى بیدار کرد و دوره علمى عصر مأمون و هارون تا دوره‏ى تعلیمات امیرالمؤمنین و پیغمبر صلى الله علیه و اله را به یاد مردم آورد و علت نزول قرآن و ارسال رسل و انزال کتب را به مردم فهمانید و در احتجاجات علمى با علما و فلاسفه و علماى یهود و نصارى حقایقى را روشن و آشکار ساخت.

شخصیت امام حسن عسکرى علیه‏السلام بر محور این مطلب که پدر مهدى موعود است دور مى‏زد و با این توجه نهضت علمى دنیاى اسلام را مواجه با بسط معارف دین گردانید و به آنها حقایق پنهان شده و متروک مانده را بیان فرمود و از یک راز بزرگى که در روان‏شناسى بسیار اهمیت داشت، سخن گفت.

نهایت آن که این سخن را با خردمندان و اولوالباب در میان گذاشت تا از نابخردى حسودان و دشمنان مصون مانند.