زمان مطالعه: < 1 دقیقه
در کتاب «اثبات الوصیه» روایت شده است:
امام هادى علیهالسلام به خانهى متوکل وارد گردید، و به نماز ایستاد. یکى از مخالفان نزدیک آمد و با کمال گستاخى، به حضرتش دهن کجى کرد و گفت: چقدر ریاکارى مىکنى؟
آن حضرت، نمازش را با سرعت به پایان رسانید، و پس از سلام نماز، به او رو کرد و فرمود: اگر در این نسبتى که به من دادى، دروغگو هستى، خداوند، تو را نابود کند.
همان دم او به زمین افتاد و مرد، و همین موضوع، خبر تازهاى در کاخ متوکل گردید.
روایت شده است: امام هادى علیهالسلام فرمود:
به اجبار از مدینه به سامرا آمدم، و اگر از سامرا بیرون روم، نیز از روى اجبار است.
شخصى پرسید: چرا؟
آن حضرت پاسخ داد: زیرا این شهر، خوش آب و هوا است، و بیمارى در آن، کم است.(1)
1) ترجمه انوار البهیه: ص 453.