شیخ سلیمان بلخى قندوزى، از علماى اهل تسنن، در کتاب «ینابیع المودة» مىنویسد:
مسعودى نقل کرده است که متوکل فرمان داد سه رأس از درندگان را به محوطهى کاخ او آوردند. آن گاه امام هادى علیهالسلام را به کاخ خود دعوت کرد و چون آن گرامى وارد محوطهى کاخ شد، دستور داد در کاخ را ببندند. اما درندگان دور امام مىگشتند و نسبت به او اظهار فروتنى مىکردند و امام با آستین خویش آنان را نوازش مىکرد.
سپس امام علیهالسلام به بالا نزد متوکل رفت و مدتى با او صحبت کرد و بعد پایین آمد و باز درندگان همان رفتار قبلى را نسبت به امام تکرار کردند، تا امام از کاخ خارج شد. بعد متوکل هدیهى بزرگى براى امام فرستاد.
به متوکل گفتند: پسر عموى تو امام هادى علیهالسلام با درندگان چنان رفتار کرد که
دیدى، تو نیز همین کار را بکن!
گفت: شما قصد قتل مرا دارید! و فرمان داد این جریان را فاش نسازند.