جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضور جن و إنس بر سفره‏ى امام علیه السلام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکى از اصحاب به نام جعفر بن محمد حکایت کند:

روزى به همراه على بن عبیدالله خدمت حضرت ابومحمد، امام حسن عسکرى علیه السلام رسیدیم، چند نفر دیگر هم در حضور حضرت بودند و در جلوى امام علیه السلام درخت خرمائى بود و با آن که فصل خرما نبود، لیکن آن درخت، خرماهاى بسیارى داشت.

پس از لحظاتى سفره‏اى گسترانیدند و حضرت فرمود: دست هایتان را بشوئید و نام خدا را بر زبان جارى کنید و مشغول خوردن طعام شوید.

ولى کسى جلو نیامد و دست به سمت غذاهائى که در سفره چیده بودند، دراز نشد و همه منتظر بودند که میزبان – یعنى؛ امام حسن عسکرى علیه السلام – مشغول شود.

بعد از آن، حضرت به من خطاب نمود و فرمود: اى ابوجعفر! از طعام مؤمنین میل کن، همانا که این طعام براى شماها حلال مى‏باشد.

و سپس افزود: علت آن که من قبل از شما میهمانان، مشغول خوردن غذا نشدم، این است که چون تعدادى جن از برادران شما در کنار شما حضور دارند و من خواستم شما قبل از دیگران شروع کنید؛

و گرنه من خود شروع مى‏کنم.

و چون امام علیه السلام دست مبارک خود را به سمت غذا دراز نمود، دیگران هم مشغول شدند.

در ضمن این که مشغول خوردن غذا و خرما بودیم، متوجه شدیم که در کنار ما غذا برداشته مى‏شود و ظرف غذا خالى مى‏گردد، اما کسى و دستى را نمى‏دیدیم.

من با خود گفتم: اگر امام علیه السلام بخواهد، مى‏تواند کارى کند که ما جنیان را ببینیم، همان طورى که آن‏ها ما را مشاهده مى‏کنند.

و چون حضرت متوجه افکار من و دیگران شد، دست مبارک خود را بر صورت ما کشید و سدى بین ما و جنیان به وجود آمد، سپس دستى دیگر بر چشم‏هاى ما کشید که به راحتى جنیان را مى‏دیدیم.

در این هنگام، خواستیم که بلند شویم و با آن‏ها مصافحه و معانقه کنیم، امام علیه السلام مانع شد و به تمام افراد اظهار نمود:

احترام سفره و طعام از هر چیزى مهم‏تر است، صبر نمائید تا هنگامى که غذا تمام شد و سفره را جمع کردند، برادران شما حضور دارند و هر چه خواستید انجام دهید.

ولى موقعى که دقیق آنها را نگاه و بررسى کردیم که بسیار ضعیف و لاغر اندام بودند و اشک از گوشه‏هاى چشمشان سرازیر بود و با یکدیگر آهسته زمزمه داشتند.

به خدمت حضرت عرض کردیم: یا ابن رسول الله! آیا جنیان همیشه به این حالت هستند؟

فرمود: خیر، آنها همانند شما انسانها همه گونه هستند و حالت‏هاى مختلفى دارند، این هائى که در کنار شما نشسته‏اند، زاهد و قانع مى‏باشند و هیچ غذائى نمى‏خورند و آبى نمى‏آشامند، مگر با اذن و اجازه‏ى پیغمبر یا امام علیهم السلام، چون که ایشان در همه‏ى امور تابع و مطیع حجت خدا و امام خود خواهند بود و…

بعد از صحبت‏هاى مفصلى، امام علیه السلام دست خود را بر چشم‏هاى ما نهاد و پس از آن دیگر نتوانستیم جنیان را تماشا کنیم.

سپس بر چنین توفیقى که نصیب ما شد و توفیق یافتیم که در چنین مجلسى و نیز بر سر چنین سفره و طعامى در محضر مبارک امام و حجت خدا شرکت کنیم، شکر و سپاس خداوند متعال را به جا آوردیم و آن را یکى از معجزه‏ها و نشانه‏هاى امامت دانستیم(1)


1) هدایة الکبرى حضینى: ص 333.