جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دستور به شکرانه‏ى نعمتهاى فراموش شده

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شیخ صدوق (ره) از ابوهاشم جعفرى نقل مى‏کند که گفت: از نظر معاش، در تنگناى سختى قرار گرفتم، به حضور امام هادى علیه‏السلام رفتم، اجازه‏ى ورود داد، وقتى که در محضرش نشستم، فرمود: «اى ابوهاشم! در مورد کدامین نعمتى که خداوند به تو داده مى‏توانى شکرانه‏اش را به جا آورى؟»

من خاموش ماندم و ندانستم که چه بگویم؟ آن حضرت آغاز سخن کرد و فرمود: «خداوند، ایمان را به تو روزى داد و به خاطر آن، بدنت را از آتش دوزخ حرام کرد و عافیت و سلامتى روزى تو گردانید و تو را در راه اطاعتش یارى نمود و به تو قناعت بخشید و تو را از خوار شدن و رفتن آبرویت، نگهداشت.

اى ابوهاشم! من در آغاز، این نعمتها را به یاد تو آوردم، چرا که گمان کردم مى‏خواهى از آن کسى که نعمتها را به تو بخشیده به من شکایت کنى؟ و من دستور دادم که صد دینار به تو بپردازند، آن را

براى خود بگیر.»(1)

در این فراز نیز امام هادى علیه‏السلام هم با دست جود و کرمش، صد دینار به ابوهاشم که نیازمند شده بود داد و هم او را به شکر مداوم نعمتها دعوت فرمود، نعمتهاى گوناگونى که نباید آنها و شکرانه از عطابخش آنها را فراموش کرد.


1) امالى صدوق، ص 412.