جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عبادت و بندگى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام هادى علیه‏السلام قبل از هر چیز بنده‏ى خدا بود و همواره با خدا راز و نیاز و مناجات داشت و همه‏ى سعادتها و کرامتها را در پرتو توجه و پیوند محکم با خدا مى‏دانست، دعاهاى بسیار از آن حضرت نقل شده، که در نماز و غیر نماز با سوز و گداز عرفانى، آنها را مى‏خواند و آواى دلنشین تلاوت قرآن همواره از او شنیده مى‏شد، یکى از فرازهاى مناجات او با خدا چنین بود:

یا من تفرد بالربوبیة، و توحد بالوحدانیة، یا من اضاء

باسمه النهار و اشرقت به الانوار، و اظلم بامره حندس اللیل، و هطل بغیثه وابل السیل، یا من دعاه المضطرون فاجابهم، و لجأ الیه الخائفون فآمنهم، و عبده الطائعون فشکرهم، و حمده الشاکرون فاثابهم، ما اجل شأنک، و اعلى سلطانک و انفذ احکامک…:

«اى کسى که در پروردگارى یکتا هستى و یکتایى مختص تو است، اى کسى که روز در پرتو نامش روشن است و نورها به نام او فروزان و تابان است و به فرمانش تیرگى بر شب چهره مى‏گردد و از ابر پربارش، سیل پدیدار مى‏شود.

اى کسى که بینوایان به درگاهش دعا کنند و دعایشان به استجابت رسد و بیمناکان درگاهش به او پناه برند و او به آنها امان و پناه دهد و اطاعت کنندگان عبادتش کنند و او عبادتشان را به بهترین وجه بپذیرد و سپاسگزاران سپاسش گویند و او به آنها پاداش رساند، چقدر مقامت ارجمند و بزرگ است و قدرتت سترگ است و فرمانهایت در همه جا حاکم بوده و جریان دارد.»

امام هادى علیه‏السلام در دعاهایش علاوه بر عبادت، درسهاى عالى عرفان، سیر و سلوک و توحید را مى‏آموزد و گاهى با اسلحه‏ى دعا به جنگ جباران و طاغوتیان مى‏رود و از شیعیان حمایت کرده و پیروزى آنها را از درگاه خدا مى‏خواهد و چنین به خدا عرض مى‏کند:

«خدایا جباران و دروغ‏پردازان را درهم شکن، تکذیب کنندگان

حق را که آیات تو را به مسخره و افسانه مى‏گیرند نابود کن….

پروردگارا! من براى شیعیانم از تو توفیق هدایت شدگان، کردار اهل یقین، خلوص توبه کنندگان، عزم صابران، تقواى وارستگان، کتمان راست کرداران را مى‏خواهم….»(1)

امام هادى علیه‏السلام همواره نیمه‏هاى شب از بستر برمى‏خاست در حالى که لباس مویین پوشیده بود رو به قبله بر روى حصیر مى‏نشست و به عبادت و سجده و نماز ادامه مى‏داد، چنانکه قبلاً ذکر شد نیمه شبى دژخیمان متوکل از پشت‏بام به خانه او براى بازرسى ریختند، آن حضرت را در گوشه‏ى اطاق، روى حصیر، در حال مناجات دیدند، سعید حاجب مأمور متوکل مى‏گوید:

فنزلت فوجدته علیه جبة صوف و قلنسوة منها، و سجادة على حصیر بین یدیه، فلم اشک انه کان یصلى:

«وارد خانه‏ى امام شدم، دیدم روپوش و کلاه مویین پوشیده و یک جانماز حصیرى در برابر او است، فهمیدم مشغول نماز است.»(2)


1) مصباح کفعمى.

2) اصول کافى، ج 1، ص 499.