جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

موضع‏گیریهاى امام هادى در برابر ظلم طاغوتها

زمان مطالعه: 3 دقیقه

امام هادى علیه‏السلام در ماه ذیحجه سال 212 به مقام امامت رسید و حدود 33 سال امامت کرد، آن حضرت در طول این مدت با نه خلیفه و طاغوت، به ترتیب زیر روبرو بود:

1 – معتصم عباسى هشتمین خلیفه عباسى (از سال 220 تا 227 ه. ق)، حدود هفت سال.

2 – واثق پسر معتصم (از سال 227 تا 232) حدود پنج سال.

3 – متوکل برادر واثق (از سال 232 تا 247) حدود پانزده سال.

4 – منتصر پسر متوکل (شش ماه).

5 – مستعین پسرعموى منتصر (از سال 247 تا 252) حدود پنج سال.

6 – معتز پسر دیگر متوکل (از سال 252 تا 254) حدود دو سال.

و سرانجام آن حضرت با دسیسه‏ى معتز، مسموم شده و به شهادت رسید.

برخورد طاغوتهاى فوق با امام هادى علیه‏السلام مختلف بود ولى برخورد متوکل نسبت به آن حضرت، از همه شدیدتر بود، که موضع امام در برابر او در بخش بعد بیان شده است.

موضع‏گیریهاى امام هادى علیه‏السلام در برابر آنها، بسیار قاطع بود، آن حضرت هرگز هیچ یک از آنها را تأیید نکرد و تسلیم هیچکدام از آنها نشد و تا مجبور نشد، به دربار آنها نرفت و در فرصتهاى مناسب با کنایه و اشاره و گاهى با تصریح، آنها را طاغوت و ظالم خواند و شیعیان را از هرگونه کمک به آنها الزام نمود.

روزى آن حضرت عبور مى‏کرد،دید به فرمان متوکل، مشغول ساختن کاخ عظیم معروف به «عمارة الجعفرى» هستند(1) حضرت به

یکى از همراهان فرمود:

هذا الطاغیة یقتل بهذا البناء قبل ان یتم، على ید فرعون من فراعنة الاتراک:

«این طاغوت (اشاره به متوکل) قبل از تکمیل این ساختمان، به دست فرعونى از فرعونهاى ترکها کشته مى‏شود.»(2)

امام در این گفتار کوتاه، هم متوکل را طاغوت خواند و هم کشنده‏ى او را که یکى از افسران ترک به تحریک پسر متوکل بود، فرعون خواند، به این ترتیب بیزارى خود را از ترکهاى قلدرى که دستگاه متوکل را نگهبان مى‏کردند آشکار نمود.

امام هادى علیه‏السلام «زیارت جامعه» را که امامان علیهم‏السلام را با عالیترین وصف بیان کرده توسط موسى بن عبدالله نخعى به شیعیان آموخت، که یک نوع مبارزه‏ى عقیدتى و فرهنگى با طاغوتها بود و فرمود: آنها را در کنار حرم هر امامى که خواستند بخوانند.(3)

در فرازى از این زیارت، خطاب به امامان علیهم‏السلام مى‏خوانیم:

من اتبعکم فالجنة مأواه، و من خالفکم فالنار مثواه، و من جحدکم کافر، و من حاربکم مشرک و من رد علیکم فهو فى اسفل درک من الجحیم:

«کسى که از شما پیروى کند، بهشت جایگاه او است و کسى که با شما مخالفت نماید، آتش دوزخ مکان او است و کسى که شما را

انکار نماید، کافر است، و کسى که با شما بجنگد، مشرک است و کسى که شما را رد کند، در پایین‏ترین و پست‏ترین جایگاه دوزخ قرار دارد.»(4)

و در فراز دیگر، خطاب به امامان علیهم‏السلام مى‏خوانیم:

برئت الى الله تعالى من اعدائکم، و من الجبت و الطاغوت و الشیاطین، و حزبهم الظالمین، و الجاهدین لحقکم، و المارقین من ولایتکم، و الغاصبین لارثکم، الشاکین فیکم، المنحرفین عنکم، و من کل ولیجة دونکم و کل مطاع سواکم:

«در پیشگاه خدا از دشمنان شما بیزارى مى‏جویم و نیز از هرگونه بت و طاغوت و شیطانها و حزب ستمگر شیطانى و منکران امامت شما و دورشدگان از ولایت و رهبرى شما بیزارى مى‏جویم، از آنان که ارث شما را غصب کردند و در حقانیت شما شک و تردید نمودند و از خط فکرى و اعتقادى شما منحرف گشتند و نیز بیزارى مى‏جویم از هر چیزى جز شما و از هر اطاعت شونده‏اى غیر از شما.»(5)

این فرازها هر کدام تیرى بود که بر قلب دشمن مى‏نشست و فریادى بود که بر سر طاغوتیان فرود مى‏آمد و یاران را بر ضد آنها مى‏شورانید و آنها را محکوم و منکوب مى‏ساخت.


1) این کاخ به نام خود متوکل که جعفر نام داشت، ساخته مى‏شد که از مهمترین کاخهاى متوکل بود، او در حالى که مردم در پایین‏ترین وضع اقتصادى به سر مى‏بردند به عیاشى و کاخ سازى مى‏پرداخت، به طورى که دو میلیون دینار (سکه طلا) خرج آن شد. (معجم البلدان، ج 2، ص 143). آرى متوکل پشت سر هم کاخ مى‏ساخت که تعداد آنها به بیست کاخ رسید و هر کدام نام مخصوصى داشتند (زندگانى امام هادى، باقر شریف قرشى، ص 350) اینجا است که به یکى از رازهاى مبارزه‏ى امام هادى علیه‏السلام با او و تبعید و سپس زندانهاى سخت و سرانجام شهادت او به دستور معتز پسر متوکل، پى مى‏بریم.

2) دلائل الامامه‏ى طبرى، ص 219.

3) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 273.

4) همان مدرک، ص 275.

5) همان مدرک، ص 276.