یکى از بحثهاى داغ و بىفایدهاى که مدتى قبل از عصر امامت حضرت هادى علیهالسلام و سپس در آن عصر موجب کشمکش بین دو فرقهى «معتزله» و «اشاعره» شد و باعث اختلافات گردید، این بود که معتزله که به عقل تکیه مىکردند، معتقد بودند قرآن، حادث و مخلوق است یعنى قبلاً نبود و خدا آن را بعد حادث کرد، ولى اشاعره و اهل حدیث مىگفتند قرآن کلام خدا است و بنابراین از صفات خدا و قدیم است و مخلوق نیست.
این موضوع جنبهى سیاسى پیدا کرد، با اینکه هیچگونه فایدهى علمى و… نداشت، موجب اتلاف وقت مىشد و از سوى دیگر ممکن بود شیعیان را نیز وارد میدان کند و فرصتهاى آنها را در راههاى بیهوده، تلف نماید.
امام هادى علیهالسلام سکوت در برابر چنین بحثى را به صلاح دانست و هرگونه بحث و بررسى در این مورد را ناروا و بیهوده و بدعت اعلام کرد و شیعیان را از ورود به این بدعت و درگیرى با این بحث برحذر داشت و در نامهاى (که به حکم یک اعلامیه بود) به احمد بن اسماعیل بن یقطین، چنین نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم: خداوند ما و تو را از فتنه مصون دارد و عصمتى دهد که اگر چنین کند نعمت و لطف خود را عظیم کرده و اگر نکند نتیجهاش هلاکت است، ما بحث و جدال در مورد خلق یا
عدم خلق قرآن را بدعت مىدانیم، که پرسنده و پاسخگو هر دو در آن بدعت به طور یکسان شریکند، پرسنده به دنبال چیزى است که سزاوار آن نیست و پاسخ دهنده خود را بیهوده به زحمت و مشقت مىاندازد، تنها خداوند، خالق است و هر چه جز او مخلوق مىباشند، قرآن کلام خدا است، از نزد خود نامى بر آن مگذار که از گمراهان خواهى شد، خداوند ما و تو را از کسانى که از خدا در نهان بیمناکند و از روز قیامت ترسانند، قرار دهد.»(1)
به این ترتیب از نظر شیعه، بحث دربارهى خلق قرآن و عدم خلق آن قدغن شد و شیعیان باید قرآن را کلام خدا بدانند و بس.
امام هادى علیهالسلام با این اعلامیه قاطع، حوزهى علمیه شیعه و شیعیان را از سقوط در این دره هولناک که قربانیهاى بىشمار داده بود و وقت عزیزشان را تلف مىکرد، حفظ کرد و این اعلامیه درس بزرگى بود که شیعیان در آینده نیز وارد این بحثها نشوند و حوزه فرهنگ خود را از این لاطائلات حفظ کنند.
1) توحید صدوق، ص 224 – زندگى امام هادى، باقر شریف قرشى، ص 380.