سرچشمه سخن و کلام هر کس، از علم و حکمت او است و وقتى کسى عالم باشد و از تمامى خطاها چه در گفتار و چه در کردار به دور باشد و در امورات و سخنان خود دچار هیچگونه فراموشى نشود، تمامى سخنانش حکیمانه و از روى تدبیر و تدبّر است. حال اگر علم کسى به علم خداوند پیوند خورد، علم او به نور پیوسته. چرا که خداوند نورِ آسمان و زمین است.(1) پس علم او نیز نور گشته و سخنان او که برخاسته از علم اوست، نورانیّت مىیابد.
ائمّه اطهار علیهم السلام معادن، گنجوارهها و ظرفهاى گرانمایه علم الهى هستند. آنها آنچنان در علوم سیر نمودهاند که راسخان علم و زندهدارندگان علم و دانش گردیدهاند.(2)
پس امامى با این ویژگىها، سخن و کلامش که برخاسته از علومش است، نور و فوق نور است، ولى مردم تحمّل نورانیّت کلام آنان را نداشتند. لذا امام با مردم در خورِ عقلهاى آنان سخن مىگفت.
1) اشاره به سوره مبارکه نور، آیه 35.
2) در احادیث فراوانى ائمّه اطهار علیهم السلام به «مَعادن علم اللّه»، «خَزنة علم اللّه» (گنجوارههاى علم خداوند)، «عیبة عِلم اللّه» (ظرفهاى دانش خداوند)، «راسخون فی العلم» (استواران در علم) و «عیش العلم» (زنده نگهدارنده علم) توصیف شدهاند.