هارون بن فضل گوید: آن روزى که امام جواد علیهالسلام از دنیا رفت، شنیدم که امام هادى علیهالسلام این آیه را تلاوت مىفرمود: (انا لله و انا الیه راجعون) (پدرم) امام جواد علیهالسلام از دنیا رحلت کرد.
از آن حضرت پرسیدند: شما از کجا مىدانى؟
فرمود: ضعف و سستى دچار من شد که سابقهى آن را نداشتم.
حسن بن على وشا از مادر محمد، غلام امام رضا علیهالسلام روایت کرده که گوید: امام هادى علیهالسلام در حالى که ترسان بود آمد و در کنار عمهى پدر خود نشست، عمهى پدرش به آن حضرت گفت: چرا این طور ناراحتى؟
فرمود: پدرم از دنیا رفته است.
او در جواب گفت: این خبر را به ما مده.
فرمود: به خدا قسم! همین طور است که مىگویم.
ما آن وقت و آن روز را یادداشت کردیم، وقتى که خبر وفات امام جواد علیهالسلام آمد. دیدیم همان طور است که آن حضرت فرموده بود.
بعد از امام جواد علیهالسلام فرزند بزرگوارش امام على النقى علیهالسلام براى امر خداى سبحان در سال 220 هجرى به امامت رسید. در آن موقع شش سال و چند ماه از سن شریف امام على النقى علیهالسلام گذشته بود. چنان که پدر بزرگوارش امام جواد علیهالسلام نیز همین گونه بود. هم چنین در آن زمان که مقام امامت به آن حضرت رسید، مدت دو سال از سلطنت معتصم عباسى گذشته بود.