جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

هدیه دادن قلم و شفاى بدخوابى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

یکى از اصحاب حضرت ابومحمد، امام حسن عسکرى علیه السلام به نام احمد، فرزند اسحاق حکایت کند:

روزى در محضر شریف آن حضرت وارد شدم و خواهش کردم تا مطلبى را به عنوان نمونه‏ى خط برایم بنویسد.

امام علیه السلام تقاضاى مرا پذیرفت و فرمود: اى احمد! خط، از هر کسى که باشد متفاوت خواهد بود، چون قلم یکسان نیست و ریز و درشت دارد، سپس حضرت قلم و دواتى را درخواست نمود.

وچون قلم و دوات آماده شد مشغول نوشتن گردید و من با دقت تمام نگاه مى‏کردم، وقتى که قلم را داخل دوات مى‏نمود و مى‏خواست خارج کند سر قلم را به لبه دوات مى‏کشید تا جوهر اضافى پاک شود و خط تمیز و زیبا درآید.

در همین بین، بدون آن که حضرت متوجه شود با خودم گفتم: اى کاش امام علیه السلام این قلم را به عنوان یادبود و هدیه، به من لطف مى‏کرد.

پس چون از نوشتن فارغ شد، شروع نمود درباره‏ى مسائل مختلف با من صحبت کند و در ضمن صحبت، قلم را با دستمالى که کنارش بود پاک نمود و فرمود: بیا احمد، این قلم را بگیر.

هنگامى که قلم را از دست مبارک حضرت گرفتم عرضه داشتم:

فداى شما گردم، من یک ناراحتى دارم که چند مرتبه قصد داشتم با شما مطرح کنم ولى ممکن نشد، چنانکه الآن اجازه بفرمائى آن را عرض کنم؟

امام علیه السلام فرمود: ناراحتى و مشکل خود را بگو.

اظهار داشتم: از پدران بزرگوارت روایت شده است که خواب پیامبران الهى صلوات الله علیهم بر روى کمر است و خواب مؤمنین بر سمت راست مى‏باشد و خواب منافقین برسمت چپ خواهد بود و شیاطین بر رو – دمر و پشت به آسمان – مى‏خوابند؛ آیا این روایت صحیح است؟

امام علیه السلام فرمود: بلى، همین طور است که نقل کردى.

سپس عرضه داشتم: اى سرور و مولایم! من هر چه تلاش مى‏کنم که بر سمت راست بخوابم ممکن نمى‏شود و خوابم نمى‏برد، اگر ممکن است مرا درمان و معالجه فرما؟

حضرت لحظه‏اى سکوت نمود و بعد از آن، اظهار نمود: جلوبیا، پس نزدیک امام علیه السلام رفتم، فرمود: دست خود را داخل پیراهنت کن.

موقعى که دستم را داخل پیراهنم کردم، آن گاه حضرت دست خویش را از داخل پیراهنش درآورد و داخل پیراهن من نمود و با دست راست بر پهلوى چپ و با دست چپ بر پهلوى راست من، سه مرتبه کشید.

بعد از آن همیشه به طور ساده و راحت بر پهلوى راست مى‏خوابیدم و نمى‏توانستم بر پهلوى چپ بخوابم.(1)


1) اصول کافى: ج 1، ص 513، ح 27، اثبات الهداة: ج 3، ص 407، ح 30، مدینة المعاجز: ج 7، ص 563، ح 2550.