جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نگرشى بر این روایت‏ (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

همان گونه که ملاحظه شد، این روایت از منشاء خانوادگى «نرجس» و سرگذشت شگفت‏انگیز زندگى او چیزى نمى‏گوید و تنها بیانگر این مطلب است که آن بانو در خانه دختر امام جواد علیه‏السلام بود و در همانجا هم حضرت امام حسن عسکرى علیه‏السلام او را دید و شکوه و عظمت معنوى را در قامت برافراشته و چهره‏ى پرنجابت و پیشانى بلند او خواند.

اما این روایت از چگونگى رسیدن او به شهر تاریخى سامرا و به خانه‏ى جناب حکیمه خاتون ساکت است.

برخى از اندیشمندان معاصر، در این اندیشه‏اند که میان دو روایت پیوند دهند، به همین جهت مى‏گویند:

در روایت نخست، جمله‏اى که حضرت امام هادى علیه‏السلام خطاب به حکیمه مى‏فرماید:

«یا بنت رسول الله! خذیها الى منزلک… فانها زوجة أبى‏محمد و أم‏القائم.»

دختر پیامبر! او را به خانه‏ى خود ببر و مقررات دین را به او تعلیم کن ؛ چرا که همسر فرزندم حسن علیه‏السلام و مادر آخرین امام نور «قائم» آل محمد علیهم‏السلام خواهد بود.

با این بیان، نرجس علیهاالسلام به خانه‏ى دختر امام جواد علیه‏السلام آمد و در آنجا بود تا امام حسن عسکرى علیه‏السلام او را دید و بدو نگریست، چرا که همسر او بود.

اما حقیقت این است که در روایت دوم واژه‏هایى به کار رفته است که با این تأویل و تفسیر نمى‏سازد. براى نمونه:

حکیمه مى‏گوید: «کانت لى جاریة یقال لها: نرجس» و این جمله دلالت بر این مى‏کند که نرجس نه در خانه او به عنوان میهمان که خدمتگزار بوده و او از موضع سرور و سالار او سخن مى‏گوید.

دیگر این که مى‏گوید: «و وهبتها لأبى محمد» این جمله نیز با جمله‏ى امام هادى علیه‏السلام که در روایت اول آمده است، نمى‏سازد که مى‏فرماید: «فانها زوجة أبى‏محمد».