جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقدمه (4)

زمان مطالعه: 5 دقیقه

حرکت امامان شیعه در طول تاریخ با هدف واحد «حفظ مکتب، هدایت امت، اتمام حجت، ناکام نمودن خصم و الگو شدن بر همگان» همراه بوده؛ گرچه شرایط زمان و محیط، موضع‏گیرى‏هاى متفاوت به آنان دیکته و ایجاب مى‏کرد.(زمانى پذیرش صلح تحمیلى معاویه توسط امام حسن علیه‏السلام، یا شمشیر عاشورایى امام حسین علیه‏السلام، یا روشن نمودن مشعل دانش و نهضت فرهنگى اسلام به وسیله امام صادق علیه‏السلام و..) از این رهگذر در برابر تزویرهاى مأمون(هفتمین خلیفه عباسى) را هم شاهدیم که حضرت رضا علیه‏السلام با تدبیر الهى شیعه را از انزواى زمان بیرون آورده، به بلنداى عزت و اقتدار رساند و ائمه بعد از آن حضرت مى‏کوشیدند که این موقعیت والاى شیعى حفظ شود؛ گرچه به قیمت شهادت این امامان در جوانى تمام گردد.(سه امام بعد از على بن موسى الرضا علیه‏السلام معروف به ابن‏الرضا از جوانترین رهبران معصوم شیعه مى‏باشند. امام جواد در 25 سالگى و امام هادى در 41 سالگى و امام حسن عسکرى در 28 سالگى شهید شدند.)

عصر امام هادى و امام عسکرى علیهماالسلام، عصرى متلاطم بود و تزلزل حکومت عباسیان و تغییر پیاپى حاکمان و نزاع داخلى بر سر تصاحب قدرت سیاسى، کشور اسلامى را با بحران‏هاى بزرگى روبه‏رو ساخته بود.

از سوى دیگر، انقلابیون مخالف حکومت، با شعار «رضاى آل محمد» گاه و بیگاه دست به تحرکات سیاسى و نظامى مى‏زدند و مردم را به حکومت حقه‏ى اهل بیت فرا مى‏خواندند. این تحولات، عامل دیگرى براى سختگیرى نسبت به امامان شیعه به خصوص امام عسکرى علیه‏السلام بود. در آن دوره، علویان همچنان دست به گریبان زجر و شکنجه و تبعید و فشارهاى حکومت و زندان‏هاى توان فرسا بودند و ارتباط با امامان شیعه و هوادارى نسبت به خاندان پیامبر، گناهى بزرگ و نابخشودنى به شمار مى‏آمد.

گرچه شرایط براى امام، براى اعاده‏ى نظام سیاسى جامعه به محور اصلى و در اختیار گرفتن قدرت سیاسى جامعه فراهم نبود؛ ولى از نظر اعتقادى و نظرى طرح مسأله‏ى امامت و حق

غصب شده‏ى ائمه، همواره تهدیدى براى حکام جور به شمار مى‏رفت و «آل محمد» به عنوان یک رقیب سیاسى و محبوب القلوب و داراى پایگاه مردمى و نفوذ در دلها مطرح بودند و خلفاى عباسى براى حفظ سلطه‏ى خویش با آنان همواره ستیز و سختگیرى داشتند. تفکر خوراج نیز، در گوشه و کنار، خود را مى‏نمایاند و آشفتگى اوضاع فکرى جامعه را دامن مى‏زد.

براى امامان شیعه در چنین اوضاعى جز برنامه‏هاى فرهنگى مکتوم و پنهانى و جز نگهبانى از میراث امامان قبلى و حفاظت بر مجموعه‏ى شیعه و هواداران اسلام ناب علوى و پرهیز از تنش‏هاى آشکار که بهانه به دست خلفا مى‏داد، چاره‏اى دیگر نبود. این بود که عمل و موضع‏گیرى در آن شرایط، بسیار حساس و دشوار بود.

تا زمان امامت حضرت امام حسن عسکرى که خشونت و برخوردهاى خلفاى عباسى، به ویژه «معتمد عباسى» علیه وى شدت یافت، زیرا مى‏دیدند از طرفى تشیع توانمند و تثبیت شده، به صورت قدرتى عظیم در عراق در آمده و از سویى طبق روایات فراوان سلطه‏گران عباسى مى‏دانستند آخرین امام شیعیان حضرت مهدى موعود علیه‏السلام از نسل امام عسکرى علیه‏السلام خواهد بود. او که تمام کاخ‏هاى ستم را در هم مى‏ریزد و ستمگران را کیفر و حکومت صالحان بر محور اسلام راستین و عدل علوى تشکیل خواهد داد، به علاوه براى معتمد موقعیت علمى و معنوى و محبوبیت اجتماعى امام عسکرى علیه‏السلام قابل تحمل نبود، لذا آن حضرت را پیوسته در تعقیب، تبعید، زندان و شکنجه و سرانجام در پادگان نظامى(سامراء) تحت مراقبت و در جوانى مسموم و به قتل رساند.

امام عسکرى علیه‏السلام معاصر با شش خلیفه ظالم عباسى(متوکل، منتصر، مستعین، معتز، مهتدى و معتمد) بود، لیکن هرگز تسلیم ستم نگشت و در شرایطى که دشمن با تبلیغات سوء و تهاجم فرهنگى علیه مکتب حق و حامیانش، با ایجاد شبهات، ساختن روحانى نماهایى چون جعفر کذاب، و… و نیز با تحریم اقتصادى و محرومیت‏هاى اجتماعى بر امام و یارانش سخت مى‏گرفت و عده‏اى را هم با تهدید و تطمیع منزوى کرد لیکن امام عسکرى علیه‏السلام با برنامه‏ریزى دقیق توطئه‏ها را خنثى مى‏کرد. چون امام عسکرى علیه‏السلام در آستانه‏ى عصرى قرار داشت که به نام «دوران غیبت» شناخته مى‏شود، با تمهیداتى گوناگون شرایط را براى آن دوره با آماده‏سازى مردم براى مواجهه با آن عصر، فراهم مى‏ساخت. امام عسکرى علیه‏السلام ارتباطى محدودتر با مردم داشت و بیشتر از طریق نمایندگان و با بهره‏گیرى از «نظام وکلایى» با هواداران تماس داشت، گاهى هم مکاتبه و مراسله، عامل این ارتباط و پیوند و سؤال و جواب بود.

گاهى امام عسکرى علیه‏السلام حتى با اصحاب خاص هم از پشت پرده گفتگو مى‏کرد. در مقطعى

از زمان تنها راه ارتباط با آن حضرت «مکاتبه» بود.

سرانجام دشمن از روى ناراحتى و ناکامى آن رهبر معصوم را به شهادت رساند. امام عسکرى علیه‏السلام مسموم و شهید شد، اما از شهادت او پایه‏هاى سلطه‏ى عباسى سست‏تر و ارکان نظام ستم متزلزل‏تر گشت. در این میان، آن که بیشترین ضرر و خسران را بر دوش کشیده امت اسلامى بود که از وجود پیشوایى معصوم و الهى محروم مى‏شد و پس از آن امام، به رنج غربت و غیبت امام عصر «عج» مبتلا مى‏گشت.

امام حسن عسکرى علیه‏السلام با شکوهى هر چه تمام‏تر تشییع و به خاک سپرده شد. آن روز سامرا شاهد عظیم‏ترین تجمع مردمى و اظهار علاقه و محبت و ابراز اندوه و غم در سوگ آن حجت الهى بود. پیکر مطهرش در خانه‏ى خود آن حضرت و کنار قبر امام هادى علیه‏السلام دفن شد، تا دو خورشید جاودان براى همیشه‏ى تاریخ، سامرا را نورافشان کنند.

اینک به برخى از برنامه‏هاى درس‏آموز آن امام مظلوم و مهربان اشاره مى‏کنیم:

الف – فعالیت‏هاى علمى:

1- تأسیس حوزه علمیه.

2- تربیت شاگردان بسیار و والامقام همانند: احمد بن اسحاق قمى، عثمان بن سعید عمرى، حسین بن روح(هر دو از نواب اربعه امام زمان علیه‏السلام) عبدالله بن جعفر حمیرى و..

3- مناظره و گفتمان با فیلسوفان معروف عراق «اسحاق کندى» و راهبان مسیحى و..

4- ارسال نامه‏ها و پیک‏ها براى شیعیان مناطق(مانند نامه آن حضرت به على بن حسین بن بابویه قمى) حتى گاه از زندان اعلامیه‏هاى هشدار دهنده مى‏فرستاد.

5- موضع‏گیرى‏هاى جاذب و قاطع در برابر اندیشه‏هاى انحرافى صوفیان، دوگانه پرستان، واقفیه و مفوضه و…

6- اعزام نمایندگان به نقاط مختلف کشور اسلامى و ارتباط با شیعیان و…

7- نشر معارف اسلامى و بیان آنها براى افراد مستعد(تفسیر معروف آن حضرت، مکاتبات الرجال، مواعظ قصار و…)

8- پاسخ‏گویى به شبهات و مسائل.

9- تشویق نشر دهندگان و نگهبانان فرهنگ اهل بیت علیهم‏السلام.

ب – حمایت اقتصادى و رسیدگى به محرومان، پرداخت بدهى آنان با جمع‏آورى اموال شیعیان.

ج- کوشش‏هاى سرى سیاسى، به وسیله شبکه ارتباطى و نمایندگى در قشرهاى مختلف(عثمان بن سعید با عنوان روغن فروش) حفظ یارانش را با تاکتیک تقیه و رازدارى، داشتن

افرادى در رژیم حاکم همانند: «انوشى نصرانى» که نویسنده دربار بود، توجیه عناصر تأثیرگذار و تأکید بر تحمل سختى‏ها و…

د – ظهور کرامات فراوان از آن حضرت(با هدف تقویت شیعیان، معرفى موقعیت معنوى امام و رفع تردید برخى دوستان و اتمام حجت بر مخالفان).

ه – آماده نمودن شیعیان براى عصر غیبت امام موعود و بیان تکالیف آن دوران.

روش کار:

همانطور که در مقدمه فرهنگ سخنان سایر ائمه علیهم‏السلام بیان شد، در این جا هم همانطور عمل شده است، یعنى پس از شناسایى منابع، استخراج احادیث شروع شد و پس از استخراج، تنظیم و موضوع‏بندى سخنان امام علیه‏السلام به شکل زیر در چهار فصل انجام گرفت:

فصل اول: سخنان امام علیه‏السلام در عقاید

فصل دوم: سخنان امام علیه‏السلام در احکام

فصل سوم: سخنان امام علیه‏السلام در اخلاق

فصل چهارم: در موضوع دعا و زیارت و دعاهاى نقل شده از آن حضرت.

در این مجموعه هم سعى شده احادیث تکرار و تقطیع نشود و در ترتیب متن احادیث هم از منابع اولیه انتخاب شده است و تا حد امکان نیز تلاش شده متن کامل‏تر آورده شود و چنانچه در متن احادیث در منابع اختلاف قابل توجهى بود بیان گردد و اگر اختلاف در متن خیلى زیاد بود دو حدیث محسوب شده و هر دو آورده شده است.

نکته قابل ذکر دیگر این که با توجه به این که کتاب تفسیرالمنسوب الى الامام الحسن العسکرى انتسابش به امام علیه‏السلام قطعى نیست لذا در این موسوعه احادیثى که فقط در تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى علیه‏السلام آمده و در منابع دیگر حدیثى پیدا نکردیم در این موسوعه نیامده است.

در پایان از همه‏ى محققان و همکارانى که ما را در مرحله استخراج احادیث، بررس تصحیح و مقابله و مراحل مختلف دیگر یارى کردند، به ویژه حجج اسلام آقایان حاج شیخ حسین خدادادى، حاج شیخ عبدالله صالحى و شیخ على غلامى و شیخ احمد اسلام‏پناه تقدیر و تشکر مى‏شود.

از عزیزانى که موفق به مطالعه کتاب خواهند شد، انتظار داریم نظرات ارزشمند خود را براى ما ارسال کنند تا در چاپ‏هاى بعدى این مجموعه کامل‏تر گردد.

گروه حدیث پژوهشکده‏ى باقرالعلوم علیه‏السلام