جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مذمت علمای درباری و فلسفه و تصوف

زمان مطالعه: 2 دقیقه

مرحوم قزوینی روایتی را چنین نقل نموده است: امام عسکری علیه‏السلام اباهاشم جعفری را طرف خطاب قرار داد و فرمود:

«یا أباهاشم! سیأتی زمان علی الناس وجوههم ضاحکة مستبشرة و قلوبهم مظلمة منکدرة السنة فیهم بدعة و البدعة فیهم سنة المؤمن بینهم محقر و الفاسق بینهم موقر امرائهم جاهلون جائرون و علماؤهم فی أبواب الظلمة سائرون أغنیاؤهم یسرقون زاد الفقراء و أصاغرهم یتقدمون علی الکبراء و کل جاهل عندهم خبیر و کل محیل عندهم فقیر لا یمیزون بین المخلص و المرتاب و لا یعرفون الضأن من الذئاب علماؤهم شرار خلق الله علی وجه الارض لانهم یمیلون الی الفلسفة و التصوف و أیم الله انهم من أهل العدول و التحرف.

یبالغون فی حب مخالفینا و یضلون شیعتنا و موالینا فان نالوا منصبا لم یشبعوا عن الرشا و ان خذلوا عبدوا الله علی الریاء.

ألا انهم قطاع طریق المؤمنین و الدعاة الی نحلة الملحدین فمن أدرکهم فلیحذرهم

و لیصن دینه و ایمانه». ثم قال: «یا أباهاشم! هذا ما حدثنی أبی عن آبائه عن جعفر بن محمد علیهم‏السلام و هو من أسرارنا فاکتمه الا عن أهله».(1)

«ای ابوهاشم! زود است بر مردم زمانی بیاید که چهره‏های آنان خندان و بشاش ولی دل‏های آنان تاریک و کدر باشد، سنت (روش پیامبر و ائمه و احادیث ایشان) نزد آنان بدعت، و بدعت در میان آنان سنت است. شخص مؤمن در میان آنان حقیر و بی‏احترام، و فاسق در میانشان بزرگ و محترم است. فرمانروایان آنان نادان و ستمگر و علمای ایشان درباری ستمگرانند.

ثروتمندان آنان توشه‏ی مستمندان را می‏دزدند، خردسالان آنان بر بزرگسالان مقدم می‏گردند، هر نادانی نزد آنان از اهل خبره به شمار می‏آید، و هر حیله‏گری(2) نزد آنان فقیر شناخته می‏شود. انسان‏های باایمان را از آدم‏هایی که در شک و تردیدند تشخیص نمی‏دهند و گوسفند را از گرگ تمیز نمی‏دهند.

علمای آنان شرورترین آفریده‏های خدا در روی زمینند، بدان جهت که مایل به فلسفه و تصوف می‏باشند، به خدا سوگند که آنان از راه حق منحرف هستند و برای درآمد زندگی دست و پا می‏زنند.

در دوستی مخالفان ما مبالغه می‏کنند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می‏نمایند، اگر به منصبی دست یافتند از گرفتن رشوه سیر نمی‏گردند و اگر خوار و ذلیل شدند خدا را از روی ریا عبادت می‏کنند.

آگاه باشید این علما (با اوصافی که ذکر شد) قطاع الطریق مؤمنانند (دین مومنین را از ایشان می‏گیرند) و مبلغین الحاد و بی‏دینی می‏باشند، هر کس آنها را درک نمود از آنها برحذر باشد و دین و ایمانش را حفظ نماید».

پس حضرت فرمود: «ای ابوهاشم! آنچه گفتم پدرم از پدرانش از جعفر بن محمد علیهم‏السلام به من خبر داده و این از اسرار ما می‏باشد پس آن را کتمان کن مگر از اهلش».


1) همان، ص 132 و 133.

2) برای «محیل» معنایی مناسب پیدا نکردم.