جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فرق بین شیعه و دوست

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکرى امام عسکرى علیه السلام و نیز در کتاب مرحوم قطب الدین راوندى – به نقل از دو نفر از راویان حدیث به نام یوسف بن محمد و على بن سیار – آمده است:

شبى از شب ها به محضر مبارک حضرت ابومحمد، امام حسن عسکرى علیه السلام وارد شدیم.

همچنین والى شهر که علاقه‏ى خاصى نسبت به حضرت داشت، به همراه شخصى که دست هاى او را بسته بودند، وارد منزل امام علیه السلام شد و اظهار داشت: یا ابن رسول الله! این شخص را از دکان صراف در حال سرقت و دزدى گرفته‏ایم.

و چون خواستیم او را همانند دیگر دزدان شکنجه و تأدیب کنیم، اظهار داشت که از شیعیان حضرت على علیه السلام و نیز از شیعیان شما است و ما از تعذیب او خوددارى کردیم و نزد شما آمدیم تا ما را راهنمائى و تکلیف ما را نسبت به این شخص روشن بفرمائى.

حضرت فرمود: به خداوند پناه مى‏برم، او شیعه على علیه السلام نیست، او براى نجات خود چنین ادعائى را کرده است.

سپس والى آن سارق را از آن جا برد و به دو نفر از مأمورین خود دستور داد تا آن سارق را تعذیب و تأدیب نمایند، پس او را بر زمین خوابانیدند و شروع کردند بر بدنش شلاق بزنند؛ ولى هر چه شلاق مى‏زدند روى زمین مى‏خورد و به آن سارق اصابت نمى‏کرد.

بعد از آن، والى مجددا او را نزد امام حسن عسکرى علیه السلام آورد و گفت: یا ابن رسول الله! بسیار جاى تعجب است، فرمودى که او از شیعیان شما نیست، اگر از شیعیان شما نباشد پس لابد از شیعیان و پیروان شیطان خواهد بود و باید در آتش قهر خداوند متعال بسوزد.

و سپس افزود: با این اوصاف، من از این مرد معجزه و کرامتى را مشاهده کردم که بسیار مهم خواهد بود، هر چه مأمورین بر او تازیانه مى‏زدند بر زمین مى‏خورد و بر بدن او اصابت نمى‏کرد و تمام افراد از این جریان در تعجب و حیرت قرار گرفته‏اند.

در این موقع امام حسن عسکرى علیه السلام به والى خطاب نمود و فرمود: اى بنده‏ى خدا! او در ادعاى خود دروغ مى‏گوید، او از شیعیان ما نیست، بلکه از محبین و دوستان ما مى‏باشد.

والى اظهار داشت: از نظر ما فرقى بین شیعه و دوست نمى‏باشد، لطفا بفرمائید که فرق بین آن‏ها چیست؟

حضرت فرمود: همانا شیعیان ما کسانى هستند که در تمام مسائل زندگى مطیع و فرمان بر دستورات ما باشند و سعى دارند بر این که در هیچ موردى معصیت و مخالفت ما را ننمایند.

و هر که خلاف چنین روشی باشد و اظهار علاقه و محبت نسبت به ما نماید دوست ما مى‏باشد، نه شیعه‏ى ما.

سپس امام علیه السلام به والى فرمود: تو نیز دروغ بزرگى را ادعا کردى، چون که گفتى معجزه دیده‏ام؛ و چنانچه این گفتار از روى علم و ایمان باشد مستحق عذاب جهنم مى‏باشى.

بعد از آن، حضرت در توضیح فرمایش خود افزود: معجزه مخصوص انبیاء و ما اهل بیت عصمت و طهارت مى‏باشد، براى شرافت و فضیلتى که ما بر دیگران داریم و نیز براى اثبات واقعیات و حقایقى که از طرف خداوند متعال به ما رسیده است.

در پایان، امام عسکرى علیه السلام به آن مرد – متهم به سرقت – خطاب نمود و فرمود: باید شیعه‏ى على علیه السلام در تمام امور زندگى، شیعه و پیرو او – و دیگر اهل بیت رسالت – باشد و ایشان را در هر حال تصدیق نماید؛ و نیز باید سعى نماید که هیچ گونه تخلفى با ایشان نداشته باشد و خلاصه آن که در همه‏ى امور، خود را هماهنگ و مطیع ایشان بداند.(1)


1) تفسیر الامام العسکرى علیه السلام: ص 316، ح 161، الخرایج و الجرایح: ج 2، ص 684، ح 3، مدینة المعاجز: ج 7، ص 2579.