امام هادى علیهالسلام در همان دوران خردسالى آن چنان از علم و هوشیارى و کمالات فوقالعادهاى برخودار بود که اطرافیان را حیران مىنمود. تاریخنویسان مىنویسند:
پس از شهادت امام جواد علیهالسلام معتصم عباسى شخصى به نام «عمر بن فرج» را به عنوان فرمانرواى مدینه برگزید و او را به مدینه فرستاد تا معلم مخصوصى براى حضرت هادى (که در آن وقت هشت سال داشت) پیدا کند. عمر بن فرج از دشمنان پرکینه خاندان رسالت بود و منظور معتصم از تعیین معلم دشمن این بود که تعلیم و تربیت او در حضرت هادى علیهالسلام اثر بگذارد و افکار و روحیات عالى آن حضرت را عوض کند و دوستى دشمنان اهل بیت علیهمالسلام را در دل امام جاى دهد.
عمر بن فرج پس از جستجو و پىگیرى، شخصى به نام «جنیدى» را که از دشمنان خاندان رسالت بود، به عنوان معلم حضرت هادى برگزید، براى او حقوقى تعیین کرد و از او خواست که مانع ملاقات شیعیان با حضرت هادى علیهالسلام گردد.
جنیدى به کار خود مشغول شد، ولى هر روز آنچه از حضرت هادى مشاهده مىکرد شگفتزده مىشد.
روزى محمد بن جعفر از جنیدى پرسید: «این کودک – یعنى حضرت هادى – در تحت آموزش تو چگونه است؟»
جنیدى از این تعبیر برآشفته شد و گفت: «مىگویى این کودک! نمىگویى این پیر! تو را به خدا کسى را داناتر از من نسبت به علم و ادب در مدینه مىشناسى؟»
محمد پاسخ داد: «نه.»
جنیدى گفت: سوگند به خدا من بحثى را در ادبیات پیش مىکشم و به تجربه و تحلیل آن مىپردازم، بعد مىبینم او مطالبى را به گفتههایم مىافزاید که من از آنها استفاده مىکنم و از او مىآموزم. مردم گمان مىکنند من به حضرت هادى علیهالسلام درس مىدهم، ولى به خدا این من هستم که از او درس مىآموزم…
چند روزى بعد محمد بن جعفر، با جنیدى ملاقات کرد و پرسید: «حال این کودک چگونه است؟»
جنیدى از این حرف برانگیخته شد و گفت: «دیگر این حرف را نزن، سوگند به خدا او بهترین انسان روى زمین و برترین خلق خدا است. گاهى مىخواهد وارد اتاق شود، مىگویم یک سوره از قرآن بخوان بعد وارد شو. مىگوید: کدام سوره؟ من سورههاى بلند آغاز قرآن را نام مىبرم، او همان سوره را از آغاز تا انجام به طور دقیق و درست مىخواند، به گونهاى که من درستتر از آن نشنیدهام. او
قرآن را زیباتر از مزامیر داوود مىخواند، به علاوه حافظ همهى قرآن است و به تأویل و تنزیل (معنى باطنى و تفسیر ظاهرى) قرآن آگاه است.»
سپس جنیدى از روى تعجب گفت: «سبحان الله! این کودک با اینکه در میان دیوارهاى سیاه مدینه رشد کرده، پس این دانش عمیق را از کجا آموخته است؟!»
سرانجام همین جنیدى که از دشمنان خاندان رسالت بود، مرید و سرسپرده آنها شد.(1)
1) مآثر الکبرى فى تاریخ سامرا، ج 3، ص 95 – 96، طبق نقل زندگى امام هادى (ع) باقر شریف قرشى، ص 23 – 24.