امام هادى علیهالسلام قبل از هر چیز بندهى خدا بود و همواره با خدا راز و نیاز و مناجات داشت و همهى سعادتها و کرامتها را در پرتو توجه و پیوند محکم با خدا مىدانست، دعاهاى بسیار از آن حضرت نقل شده، که در نماز و غیر نماز با سوز و گداز عرفانى، آنها را مىخواند و آواى دلنشین تلاوت قرآن همواره از او شنیده مىشد، یکى از فرازهاى مناجات او با خدا چنین بود:
یا من تفرد بالربوبیة، و توحد بالوحدانیة، یا من اضاء
باسمه النهار و اشرقت به الانوار، و اظلم بامره حندس اللیل، و هطل بغیثه وابل السیل، یا من دعاه المضطرون فاجابهم، و لجأ الیه الخائفون فآمنهم، و عبده الطائعون فشکرهم، و حمده الشاکرون فاثابهم، ما اجل شأنک، و اعلى سلطانک و انفذ احکامک…:
«اى کسى که در پروردگارى یکتا هستى و یکتایى مختص تو است، اى کسى که روز در پرتو نامش روشن است و نورها به نام او فروزان و تابان است و به فرمانش تیرگى بر شب چهره مىگردد و از ابر پربارش، سیل پدیدار مىشود.
اى کسى که بینوایان به درگاهش دعا کنند و دعایشان به استجابت رسد و بیمناکان درگاهش به او پناه برند و او به آنها امان و پناه دهد و اطاعت کنندگان عبادتش کنند و او عبادتشان را به بهترین وجه بپذیرد و سپاسگزاران سپاسش گویند و او به آنها پاداش رساند، چقدر مقامت ارجمند و بزرگ است و قدرتت سترگ است و فرمانهایت در همه جا حاکم بوده و جریان دارد.»
امام هادى علیهالسلام در دعاهایش علاوه بر عبادت، درسهاى عالى عرفان، سیر و سلوک و توحید را مىآموزد و گاهى با اسلحهى دعا به جنگ جباران و طاغوتیان مىرود و از شیعیان حمایت کرده و پیروزى آنها را از درگاه خدا مىخواهد و چنین به خدا عرض مىکند:
«خدایا جباران و دروغپردازان را درهم شکن، تکذیب کنندگان
حق را که آیات تو را به مسخره و افسانه مىگیرند نابود کن….
پروردگارا! من براى شیعیانم از تو توفیق هدایت شدگان، کردار اهل یقین، خلوص توبه کنندگان، عزم صابران، تقواى وارستگان، کتمان راست کرداران را مىخواهم….»(1)
امام هادى علیهالسلام همواره نیمههاى شب از بستر برمىخاست در حالى که لباس مویین پوشیده بود رو به قبله بر روى حصیر مىنشست و به عبادت و سجده و نماز ادامه مىداد، چنانکه قبلاً ذکر شد نیمه شبى دژخیمان متوکل از پشتبام به خانه او براى بازرسى ریختند، آن حضرت را در گوشهى اطاق، روى حصیر، در حال مناجات دیدند، سعید حاجب مأمور متوکل مىگوید:
فنزلت فوجدته علیه جبة صوف و قلنسوة منها، و سجادة على حصیر بین یدیه، فلم اشک انه کان یصلى:
«وارد خانهى امام شدم، دیدم روپوش و کلاه مویین پوشیده و یک جانماز حصیرى در برابر او است، فهمیدم مشغول نماز است.»(2)
1) مصباح کفعمى.
2) اصول کافى، ج 1، ص 499.