زمان مطالعه: < 1 دقیقه
کامل مدنى جهت سؤال از مسائلى خدمت امام شرفیاب شد. او مىگوید: وقتى به خدمت آن گرامى وارد شدم دیدم لباس سفید و نرمى بر تن دارند.
نزد خود گفتم: ولى خدا و حجت او لباس نرم و لطیف مىپوشد و ما را به مواسات با برادران فرمان مىدهد و از پوشیدن چنین لباسى باز مىدارد!
امام تبسم نمود و آستینهاى خود را بالا زد. دیدم پلاسى سیاه و خشن در زیر لباس دارند و فرمود:
اى کامل! هذا لله و هذا لکم ؛
این (پلاس خشن) براى خدا است و این (لباس نرم که روى آن پوشیدهام) براى شماست.