زمان مطالعه: < 1 دقیقه
شخصى به نام «زید بن على» مىگوید: به بیمارى سختى مبتلا شدم، شبانه پزشک آوردند، پزشک دستور به خوردن دوایى داد تا در
آن شب و چند روز بخورم بلکه خوب شوم، چنان دوایى را پیدا نکردم، هنوز پزشک از خانهام بیرون نرفته بود که «نصر» (خدمتکار امام هادى) به خانهام آمد، شیشهاى را که همان دوا در آن بود به من داد، و گفت: «امام هادى علیهالسلام سلام مىرساند و مىفرماید: «از همین دوا در این چند روز استفاده کن.»
آن دوا را گرفتم و نوشیدم و سلامتى خود را بازیافتم.(1)
1) اصول کافى، ج 1، ص 502.