جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دعاها و زیارت ها

زمان مطالعه: 32 دقیقه

دعاؤه علیه‏السلام فى الصباح

[334] -1- السید بن طاووس: دعاء الحسن بن على علیهماالسلام:

اللهم انى أسألک بأن لک الحمد، لا اله الا أنت البدى‏ء قبل کل شى‏ء، و أنت الحى القیوم، و لا اله الا أنت الذى لا یذلک شى‏ء، و أنت کل یوم فى شأن، لا اله الا أنت خالق ما یرى و ما لا یرى، العالم بکل شى‏ء بغیر تعلیم، أسألک بآلائک و نعمائک بأنک الله الرب الواحد، لا اله الا أنت الرحمن الرحیم، و أسألک بأنک أنت الله لا اله الا أنت الوتر الفرد الأحد الصمد، الذى لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد.

و أسألک بأنک الله لا اله الا أنت اللطیف الخبیر، القائم على کل نفس بما کسبت، الرقیب الحفیظ، و أسألک بأنک الله الأول قبل کل شى‏ء، و الآخر بعد کل شى‏ء، و الباطن دون کل شى‏ء، الضار النافع الحکیم العلیم.

و أسألک بأنک أنت الله لا اله الا أنت، الحى القیوم الباعث الوارث الحنان المنان، بدیع السماوات و الأرض، ذوالجلال و الاکرام، و ذو الطول و ذو العزة و ذو السلطان، لا اله الا أنت، أحطت بکل شى‏ء علما، و أحصیت کل شى‏ء عددا، صل على محمد و آل محمد.(1)

دعاى آن حضرت هنگام صبح

[334] -1- سید بن طاووس، دعاى امام حسن عسکرى علیه‏السلام را چنین نقل مى‏کند:

خداوندا، تو را به این مى‏خوانم که ستایش از آن توست، معبودى جز تو نیست، تو آغاز پیش از هر چیزى و تو زنده‏ى همیشه برپا و استوارى و معبودى جز تو نیست که چیزى تو را خوار نسازد، و تو هر روز در کارى هستى معبودى جز تو نیست، آفریدگار آنچه دیدنى و نادیدنى است، هستى؛ داناى به هر چیزى بى‏آنکه کسى به تو آموزد. تو را به احسان‏ها و نعمت‏هایت مى‏خوانم، به این که تو خداوند پروردگار یکتایى، معبودى جز تو نیست که بخشایشگر و مهربانى و تو را به این مى‏خوانم که تو خداوندى، معبودى جز تو نیست که یکتاى یگانه‏ى واحد و بى‏همتایى، آن که نه زاده است و نه زاده شده و نه هیچ کس همتاى اوست.

و از تو مى‏خواهم، به اینک تو خداوندى، معبودى جز تو نیست که لطیف و آگاهى، بر هر کس نسبت به کارى که کرده، حاکم و فرمانروایى، مراقب و نگهبانى. و از تو مى‏خواهم به این که تو خداوندى، اول پیش از هر چیز، و آخر پس از هر چیز و باطن جز هیچ چیز، زیان‏رسان و سودبخش، فرزانه و دانا.

و از تو مى‏خواهم، به این که تو خداوندى، معبودى جز تو نیست، زنده‏ى پابرجایى، برانگیزنده‏ى وارث مهربان و نعمت‏بخشى. پدیدآورنده‏ى آسمان‏ها و زمینى، صاحب شکوه و بزرگوارى و صاحب نعمت و عزت و قدرتى، معبودى جز تو نیست، دانشت بر هر چیز احاطه دارد و شمار هر چیز را مى‏دانى. بر محمد و خاندان محمد درود فرست.

[335] -2- الطبرسى: و بهذا الاسناد [أى قال أبوعبدالله بن عیاش: حدثنا أحمد بن محمد بن یحیى، قال: حدثنا عبدالله بن جعفر]، عن أبى‏هاشم، قال: کتب الیه – یعنى أبامحمد علیه‏السلام – بعض موالیه یسأله أن یعلمه دعاء؟

فکتب الیه: ادع بهذا الدعاء: یا أسمع السامعین، و یا أبصر المبصرین، و یا أنظر الناظرین، و یا أسرع الحاسبین، و یا أرحم الراحمین، و یا أحکم الحاکمین، صل على محمد و آل محمد، و أوسع لى فى رزقى، و مد لى فى عمرى، و امنن على برحمتک، و اجعلنى ممن تنتصر به لدینک، و لا تستبدل به غیرى.

قال أبوهاشم: فقلت فى نفسى: اللهم اجعلنى فى حزبک و فى زمرتک، فأقبل على أبومحمد علیه‏السلام، فقال: أنت فى حزبه و فى زمرته ان کنت بالله مؤمنا، و لرسوله مصدقا و بأولیائه عارفا، و لهم تابعا، فابشر ثم أبشر.(2)

[336] -3- الشهید الأول: [و من کلام الامام الحسن العسکرى علیه‏السلام]: بسم الله الرحمن الرحیم، یا مالک الرقاب، و یا هازم الأحزاب، یا مفتح الأبواب، یا مسبب الأسباب! سبب لنا سببا لا نستطیع له طلبا، بحق لا اله الا الله، محمد رسول الله صلوات الله علیه و على آل أجمعین.(3)

[337] -4- الکفعمى: الساعة الحادیة العشرة من قبل اصفرار الشمس الى اصفرارها للعسکرى علیه‏السلام: یا أول بلا أولیة، و یا آخر بلا آخریة، و یا قیوما لا منتهى لقدمه، یا عزیزا بلا انقطاع لعزته، یا متسلطا بلا ضعف من سلطانه، و یا کریما بدوام نعمته، یا جبارا و معزا لأولیائه، یا خبیرا بعلمه، یا علیما بقدرته، یا قدیرا بذاته، أسألک بحق ولیک الأمین، المؤدى الکریم، الناصح العلیم، الحسن بن على علیهماالسلام علیک، و أقدمه بین یدى حوائجى و رغبتى الیک أن تصلى على محمد و آل محمد، و أن تعیننى على آخرتى، و تختم لى بخیر حتى تتوفانى، و أنت عنى راض، و تنقلنى الى رحمتک و رضوانک، انک ذوالفضل العظیم و المن القدیم، و أن تفعل بى کذا و کذا.(4)

[335] -2- طبرسى با سند خود از ابوهاشم نقل مى‏کند که یکى از دوستداران امام حسن عسکرى علیه‏السلام به آن حضرت نامه نوشت و درخواست کرد که دعایى به او بیاموزد. حضرت نوشت: این دعا را بخوان:

اى شنواترین شنوندگان، اى بیناترین بینندگان، اى بیننده‏ترین نگاه‏کنندگان، اى سریع‏ترین حسابگران، اى مهربان‏ترین مهربانان و اى دادگرترین داوران، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و روزى مرا وسعت بخش و عمرم را طولانى بگردان و با رحمت خود بر من منت بگذار و مرا از کسانى قرار بده که با او دینت را یارى مى‏کنى و دیگرى را به جاى من قرار مده.

ابوهاشم گوید: پیش خودم گفتم: خدایا مرا در حزب و گروه خودت قرار بده. حضرت امام عسکرى علیه‏السلام رو به من کرد و فرمود: تو در حزب و گروه اویى، اگر به خداوند ایمان داشته باشى و پیامبرش را تصدیق کنى و به اولیاى او عارف و نسبت به آنان پیرو باشى. پس بشارت بر تو، باز هم بشارت بر تو.

[336] -3- شهید اول گوید: [از سخنان امام حسن عسکرى علیه‏السلام چنین است:]

بسم الله الرحمن الرحیم، اى مالک انسان‏ها، اى گریز دهنده‏ى حزب‏ها، اى گشاینده‏ى درها، اى سبب ساز اسباب! براى ما سببى را ساز کن که نمى‏توانیم آن را طلب کنیم، به حق این که معبودى جز خداوند نیست و محمد فرستاده‏ى خداست. درود خدا بر او و بر همه‏ى خاندان پاک او باد.

[337] -4- کفعمى، دعاى ساعت یازدهم، پیش از زرد شدن خورشید تا زمان زرد شدنش از امام عسکرى علیه‏السلام چنین نقل مى‏کند:

اى آغازى بدون اولیت، اى آخرى بدون پایان، اى برپاى استوارى که قدمتش را نهایتى نیست، اى عزیزى که عزتش پیوسته است، اى قدرتمندى که در قدرت و حکومتش ناتوانى نیست، اى بزرگوار و بخشنده‏اى که نعمتش دائمى است، اى قدرتمندى که دوستانش را عزت مى‏بخشد، اى آگاه به دانشش، اى دانا به قدرتش، اى توانا به ذاتش، تو را مى‏خوانم، به حق ولى امینت، آن ادا کننده‏ى بزرگوار، خیرخواه دانا، حسن بن على علیهماالسلام به حق او بر تو، و او را پیش نیازها و خواسته‏هایم به درگاهت واسطه قرار مى‏دهم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستى و مرا بر آخرتم یارى کنى و فرجام مرا نیک گردانى؛ تا آن که مرا در حالى بمیرانى که از من خرسندى و مرا به سراى رحمت و رضوانت بکوچانى، همانا تو صاحب نعمت و احسان بزرگ و دیرینى و از تو مى‏خواهم که با من چنین و چنان کنى…(حاجت‏هاى خود را مى‏گویى)

[338] -5- الکفعمى:

روى عن العسکرى علیه‏السلام فى الصباح: یا کبیر کل کبیر، یا من لا شریک له و لا وزیر، یا خالق الشمس و القمر المنیر، یا عصمة الخائف المستجیر، یا مطلق المکبل الأسیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا جابر العظم الکسیر، یا راحم الشیخ الکبیر، یا نور النور، یا مدبر الأمور، یا باعث من فى القبور، یا شافى الصدور، یا جاعل الظل و الحرور، یا عالما بذات الصدور، یا منزل الکتاب و النور و الزبور، یا من تسبح له الملائکة بالابکار و الظهور، یا دائم الثبات، یا مخرج النبات بالغدو و الآصال، یا محیى الأموات، یا منشى‏ء العظام الدارسات، یا سامع الأصوات [الصوت]، یا سابق الفوت، یا کاسى العظام البالیة بعد الموت.

یا من لا یشغله شغل عن شغل، یا من لا یتغیر من حال الى حال، یا من لا یحتاج الى تجشم حرکة و لا انتقال، یا من لا یشغله شأن عن شأن، یا من یرد بألطف الصدقة و الدعاء عن أعنان السماء ما حتم و أبرم من سوء القضاء، یا من لا یحیط به موضع و [لا] مکان، یا من یجعل الشفاء فیما یشاء من الأشیاء، یا من یمسک الرمق من المدنف العمید بما قل من الغذاء.

یا من یزیل بأدنى الدواء ما غلظ من الداء، یا من اذا وعد وفى و اذا توعد عفا، یا من یملک حوائج السائلین، یا من یعلم ما فى الضمیر [ضمیر الصامتین]، یا عظیم الخطر، یا کریم الظفر.

یا من له وجه لا یبلى، یا من له نور لا یطفى، یا من له ملک لا یفنى، یا من فوق کل شى‏ء أمره، یا من فى البر و البحر سلطانه، یا من فى جهنم سخطه، یا من فى الجنة رحمته، یا من مواعیده صادقة، یا من أیادیه فاضلة، یا من رحمته واسعة، یا غیاث المستغیثین، یا مجیب دعوة المضطرین، یا من هو بالمنظر الأعلى و خلقه بالمنزل الأدنى.

یا رب الأرواح الفانیة، یا رب الأجساد البالیة، یا أبصر الناظرین، یا أسمع السامعین، یا أسرع الحاسبین، یا أحکم الحاکمین، یا أرحم الراحمین، یا واهب

[338] -5- کفعمى گوید: از امام عسکرى علیه‏السلام براى هنگام صبح این دعا روایت شده است:

اى بزرگ هر بزرگ، اى آن که شریک و وزیرى ندارد، اى آفریننده‏ى خورشید و ماه فروزان، اى پناه‏دهنده‏ى ترسان و پناه جوینده، اى آزاد کننده‏ى اسیر دربند، اى روزى دهنده‏ى کودک خردسال، اى دوباره ساز استخوان شکسته، اى رحم کننده بر پیر سالخورده، اى نور نور، اى تدبیر کننده‏ى امور، اى برانگیزاننده‏ى خفتگان در گور، اى شفابخش سینه‏ها، اى پدید آرنده‏ى سایه و گرما، اى دانا به راز دل‏ها، اى نازل کننده‏ى کتاب و نور و زبور، اى آن که فرشتگان صبح و شام تسبیح‏گوى اویند، اى همیشه پابرجا، اى برآورنده‏ى گیاه در بامداد و شام، اى احیاگر مردگان، اى زنده‏ساز استخوان‏هاى پوسیده، اى شنواى صداها، اى سبقت گیرنده بر فوت، اى پوشاننده‏ى استخوان‏هاى پوسیده پس از مرگ.

اى آن که کارى او را از کارى مشغول نمى‏سازد، اى آن که از حالى به حالى دگرگون نمى‏شود، اى آن که به زحمت حرکت و جابه‏جایى نیازمند نیست، اى آن که وضعى او را از وضع دیگر مشغول نمى‏سازد، اى آن که با کوچک‏ترین صدقه و دعا، تقدیر ناگوار حتمى را از اطراف آسمان برمى‏گرداند، اى آن که جا و مکانى بر او احاطه نمى‏یابد، اى آن که درمان را در هر چیزى از اشیا بخواهد قرار مى‏دهد. اى آن که رمق بیمار شکسته و ناتوان را با اندکى غذا نگه مى‏دارد.

اى آن که با کمترین دارو، دردهاى شدید را برطرف مى‏سازد، اى آن که چون وعده دهد وفا کند و چون وعده‏ى عذاب دهد درگذرد، اى آن که مالک نیازهاى سائلان است، اى آن که آنچه را در دل خموشان مى‏گذرد مى‏داند، اى بزرگ مرتبه، اى پیروز بزرگوار.

اى آن که ذاتى دارد فناناپذیر، از آن که فروغى دارد بى‏خموشى، اى آن که ملکى دارد نابود نشدنى، اى آن که فرمانش برتر از هر چیز است، اى آن که قدرتش در خشکى و دریاست، اى آن که خشمش در دوزخ و رحمتش در بهشت است، اى آن که وعده‏هایش راست و نعمت‏هایش افزون و رحمتش گسترده است، اى پناه پناهجویان، اى جوابگوى دعاى گرفتاران، اى آن که در منظر برتر است و آفریدگانش در منزلگاه پایین‏تر.

اى پروردگار روح‏هاى فانى، اى پروردگار بدن‏هاى پوسیده، اى بیناترین نگاه‏کنندگان، اى شنواترین شنوندگان، اى سریع‏ترین حسابگران، اى دادگرترین داوران، اى مهربان‏ترین مهربانان، اى بخشنده‏ى عطاها، اى آزادکننده‏ى اسیران، اى پروردگار عزت، اى اهل تقوا و اهل آمرزش، اى آن که به سرانجامش نمى‏رسند، اى آن که مدد و یارى او قطع نمى‏شود،

العطایا، یا مطلق الأسارى، یا رب العزة، یا أهل التقوى و أهل المغفرة، یا من لا یدرک أمده، یا من لا یحصى عدده، یا من لا ینقطع مدده.

أشهد و الشهادة لى رفعة و عدة، و هى منى سمع وطاعة، و بها أرجو المفازة یوم الحسرة و الندامة، أنت أنت الله لا اله الا أنت وحدک لا شریک لک، و أن محمدا عبدک و رسولک صلواتک علیه و آله، و أنه قد بلغ عنک و أدى ما کان واجبا علیه لک، و أنک تعطى دائما، و ترزق و تعطى و تمنع و ترفع و تضع و تغنى و تفقر و تخذل و تنصر و تعفو و ترحم و تصفح و تجاوز عما تعلم و لا تجور و لا تظلم. و أنک تقبض و تبسط، و تمحو و تثبت، و تبدئ و تعید، و تحیى و تمیت، و أنت حى لا تموت، فصل على محمد و آله، و اهدنى من عندک، و أفض على من فضلک، و انشر على من رحمتک، و أنزل على من برکاتک، فطال ما عودتنى الحسن الجمیل، و أعطیتنى الکثیر الجزیل، و سترت على القبیح.

اللهم فصل على محمد و آله، و عجل فرجى، و أقلنى عثرتى، و ارحم عبرتى، و ارددنى الى أفضل عادتک عندى، و استقبل بى صحة من سقمى، وسعة من عدمى، و سلامة شاملة فى بدنى، و بصیرة و نظرة نافذة فى دینى.

و مهدنى و أعنى على استغفارک و استقالتک قبل أن یفنى الأجل و ینقطع العمل، و أعنى على الموت و کربته، و على القبر و وحشته، و على المیزان و خفته، و على الصراط و زلته، و على یوم القیامة و روعته.

و أسألک نجاح العمل قبل انقطاع الأجل، و قوة فى سمعى و بصرى، و استعمال العمل الصالح مما علمتنى و فهمتنى، انک أنت الرب الجلیل، و أنا العبد الذلیل، و شتان ما بیننا.

یا حنان، یا منان، یا ذاالجلال و الاکرام، و صل على من به فهمتنا، و هو أقرب و سائلنا الیک، ربنا! محمد آله و عترته الطاهرین.(5)

گواهى مى‏دهم و این گواهى براى من رفعت و ذخیره و از سوى من شنوایى و فرمانبردارى است و به سبب آن امید رستگارى در روز حسرت و پشیمانى دارم، گواهى مى‏دهم که تویى تو، خداوندى که معبودى جز تو نیست، یکتایى، و این که «محمد»، بنده و فرستاده‏ى توست – درود تو بر او و خاندانش – و این که او از سوى تو ابلاغ کرد و آنچه را براى تو بر عهده‏اش بود ادا کرد، و این که تو پیوسته عطا مى‏کنى، روزى مى‏دهى، مى‏بخشى، منع مى‏کنى، بالا مى‏برى و پایین مى‏آورى، غنى مى‏کنى و فقیر مى‏سازى، خوار مى‏گردانى و پیروز مى‏کنى، مى‏بخشایى و رحم مى‏کنى، عفو مى‏کنى و از آنچه مى‏دانى در مى‏گذرى و پیروز مى‏کنى، مى‏بخشایى و رحم مى‏کنى، عفو مى‏کنى و از آنچه مى‏دانى در مى‏گذرى و جور و ستم نمى‏کنى و این که مى‏بندى و مى‏گشایى، محو مى‏کنى و ثابت مى‏سازى، آغاز مى‏کنى و باز مى‏گردانى، زنده مى‏کنى و مى‏میرانى و این که تو زنده‏اى که نمى‏میرى.

پس بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا از پیش خودت هدایت کن و از احسانت بر من سرازیر کن و از رحمتت بر من بگستران و از برکت‏هایت بر من فرودآر. چه زمانى طولانى است که مرا به نیکوى زیبا عادت داده‏اى و فراوان و سرشار به من بخشیده‏اى و زشتى کارم را پوشانده‏اى.

خداوندا، بر محمد و خاندانش درود فرست، گشایشم را شتاب بخش، از لغزشم درگذر، بر اشکم رحمت آور، مرا به آن بهترین عادت خود نزد من برگردان و از من استقبال کن؛ با تندرستى از بیمارى‏ام، و وسعت رزق از نادارى‏ام و با تندرستى کامل در بدنم و بصیرت و بینشى نافذ در دینم.

مرا آماده ساز، مرا یارى کن تا پیش از آن که عمر پایان پذیرد و عمل قطع شود، از تو آمرزش و پوزش بطلبم، مرا بر مرگ و سختى آن و قبر و وحشت آن و میزان و سبکى آن و صراط و لغزیدن از آن و بر قیامت و هراس آن یارى کن.

از تو مى‏طلبم کامیابى عمل پیش از پایان اجل و نیرومندى در گوش و چشمم و به کار گرفتن عمل صالح از آنچه مرا آموخته و به من فهمانده‏اى، همانا تو پروردگار جلیل و بزرگوارى و من بنده‏ى خوار و میان ما چه فاصله‏ى بسیار است! اى مهربان، اى صاحب احسان، اى صاحب شکوه و بزرگوارى، درود بر کسى فرست که به سبب او ما را فهماندى و او نزدیک‏ترین وسیله‏هاى ما به درگاه توست، پروردگارا! [درود فرست بر] محمد و خاندانش و عترت پاکش.

تسبیحه

[339] -6- الراوندى: تسبیح الحسن بن على الزکى علیهماالسلام فى الیوم السادس عشر، و السابع عشر [فى کل شهر]: سبحان من هو فى علوه دان، و فى دنوه عال، و فى اشرافه منیر، و فى سلطانه قوى، سبحان الله و بحمده.(6)

الصلاة على النبى و أوصیائه

[340] -7- الطوسى: أخبرنا جماعة من أصحابنا عن أبى‏المفضل الشیبانى، قال: حدثنا أبومحمد عبدالله بن محمد العابد بالدالیة لفظا، قال:

سألت مولاى أبامحمد محمد الحسن بن على علیهماالسلام فى منزله بسر من رأى، سنة خمس و خمسین و مائتین أن یملى على من الصلاة على النبى و أوصیائه علیه و علیهم‏السلام، و أحضرت معى قرطاسا کثیرا، فأملى على لفظا من غیر کتاب:

الصلاة على النبى

اللهم صل على محمد کما حمل وحیک، و بلغ رسالاتک، و صل على محمد کما أحل حلالک، و حرم حرامک و علم کتابک، و صل على محمد کما أقام الصلاة، و آتى الزکاة، و دعا الى دینک، و صل على محمد کما صدق بوعدک، و أشفق من وعیدک، و صل على محمد کما غفرت به الذنوب، و سترت به العیوب، و فرجت به الکروب، و صل على محمد کما دفعت به الشقاء، و کشفت به الغماء، و أجبت به الدعاء، و نجیت به من البلاء، و صل على محمد کما رحمت به العباد، و أحییت به البلاد، و قصمت به الجبابرة، و أهلکت به الفراعنة، و صل على محمد کما أضعفت به الأموال، و أحرزت به من الأهوال، و کسرت به الأصنام، و رحمت به الأنام، و صل على محمد کما بعثته بخیر الأدیان، و أعززت به الایمان و تبرت به الأوثان، و عظمت به البیت الحرام، و صل على محمد و أهل بیته الطاهرین الأخیار و سلم تسلیما.

تسبیح گفتن او

[339] -6- راوندى نقل مى‏کند: تسبیح امام حسن زکى عسکرى علیه‏السلام در روز شانزدهم و هفدهم [در هر ماه] منزه است آن که در والا مرتبگى‏اش نزدیک است و در نزدیک بودنش والاست و در درخشیدنش تابان است و در قدرتش نیرومند است، منزه است خداوند و او را تسبیح مى‏گویم.

درود بر پیامبر و جانشینانش

[340] -7- شیخ طوسى با سند خود از ابومحمد عبدالله بن محمد عابد چنین نقل مى‏کند:

از سرورم امام حسن عسکرى علیه‏السلام در خانه‏اش در سامرا در سال 255 درخواست کردم که درود بر پیامبر و جانشینان آن حضرت را به من املا کند تا بنویسم. کاغذ فراوانى هم با خودم آماده کرده بودم. حضرت بى‏آنکه از روى نوشته‏اى بگوید، بر من چنین املا فرمود:

درود بر پیامبر

خداوندا، بر محمد درود فرست، آن گونه که وحى تو را به دوش کشید و رسالات تو را رساند؛ بر محمد درود فرست، آن گونه که حلال تو را حلال و حرام تو را حرام شمرد و کتاب تو را آموخت؛ بر محمد درود فرست، آن گونه که نماز را برپا داشت و زکات داد و به دین تو فراخواند و بر محمد درود فرست، آن گونه که وعده‏ات را راست شمرد و از وعیدت هراسید؛ بر محمد درود فرست، آن گونه که به سبب او گناهان را آمرزیدى و عیب‏ها را پوشاندى و گرفتارى‏ها را برطرف کردى، و بر محمد درود فرست، آن گونه که به سبب او شقاوت را دفع کردى و اندوه را زدودى و دعا را اجابت کردى و از بلا رهاندى؛ بر محمد درود فرست، آن گونه که به سبب او بر بندگان رحمت آوردى و آبادى‏ها را زنده کردى و جباران را درهم شکستى و فرعون‏ها را نابود ساختى، و بر محمد درود فرست آن گونه که به سبب او اموال را افزودى و از هراس‏ها نگه داشتى و بت‏ها را شکستى و مردم را مورد رحمت قرار دادى، و بر محمد درود فرست، آن گونه که او را با بهترین آیین‏ها برانگیختى و ایمان را عزت بخشیدى و بت‏ها را ریشه‏کن ساختى و بیت‏الحرام را عظمت دادى، و بر محمد و خاندان پاک و نیک او درود و سلام فراوان بفرست.

الصلاة على أمیرالمؤمنین على

اللهم صل على أمیرالمؤمنین على بن أبى‏طالب أخى نبیک و وصیه و ولیه و صفیه و وزیره، و مستودع علمه، و موضع سره، و باب حکمته، و الناطق بحجته، و الداعى الى شریعته، و خلیفته فى أمته، و مفرج الکرب عن وجهه، قاصم الکفرة، و مرغم الفجرة، الذى جعلته من نبیک بمنزلة هارون بن موسى.

اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله، و العن من نصب له من الأولین و الآخرین، و صل علیه أفضل ما صلیت على أحد من أوصیاء أنبیائک، یا رب العالمین!

الصلاة على السیدة فاطمة

اللهم صل على الصدیقة فاطمة الزکیة، حبیبة حبیبک و نبیک، و أم أحبائک و أصفیائک، التى انتجبتها و فضلتها و اخترتها على نساء العالمین، اللهم کن الطالب لها ممن ظلمها، و استخف بحقها، و کن الثائر اللهم بدم أولادها، اللهم و کما جعلتها أم أئمة الهدى، و حلیلة صاحب اللواء، الکریمة عند الملاء الأعلى، فصل علیها و على أمها خدیجة الکبرى، صلاة تکرم بها وجه أبیها محمد صلى الله علیه و آله، و تقر بها أعین ذریتها، و أبلغهم عنى فى هذه الساعة أفضل التحیة و السلام.

الصلاة على الحسن و الحسین

اللهم صل على الحسن و الحسین عبدیک و ولییک، و ابنى رسولک، و سبطى الرحمة، و سیدى شباب أهل الجنة، أفضل ما صلیت على أحد من أولاد النبیین و المرسلین.

اللهم صل على الحسن بن سید النبیین، و وصى أمیرالمؤمنین.

السلام علیک یا ابن رسول الله! السلام علیک یا ابن سید الوصیین! أشهد أنک یا ابن أمیرالمؤمنین! أمین الله و ابن أمینه، عشت مظلوما، و مضیت شهیدا، و أشهد أنک الامام الزکى الهادى المهدى، اللهم صل علیه، و بلغ روحه و جسده عنى فى هذه الساعة أفضل التحیة و السلام.

درود بر امیرمؤمنان على

خداوندا، بر امیرمؤمنان على بن ابى‏طالب درود فرست، برادر پیامبرت و جانشین و ولى و برگزیده و وزیر او، و امانت دار علمش و جایگاه رازش و در حکمتش و گویاى به حجتش و دعوتگر به آیینش و جانشین او در امتش و غم‏زدا از چهره‏اش، در هم کوبنده‏ى کافران و شکست دهنده‏ى فاجران، آن که او را نسبت به پیامبرت، جایگاهى چون هارون نسبت به موسى بخشیدى.

خداوندا، دوستدارش را دوست بدار، دشمنش را دشمن بدار، یاورش را یار باش، خوارکننده‏اش را خوار کن، و هر که را از اولین و آخرین که با او به دشمنى برخیزد لعنت کن، و بر او درود فرست، برترین درودى که بر هر یک از جانشینان پیامبرانت فرستاده‏اى، اى پروردگار جهانیان!

درود به حضرت فاطمه

خداوندا، بر صدیقه‏ى فاطمه‏ى پاک درود فرست، آن محبوب دوستت و پیامبرت، مادر دوستان و برگزیدگانت، آن که او را برگزیدى و برترى دادى و بر همه‏ى زنان جهان اختیار کردى. خداوندا، انتقام او را از کسانى که به او ستم کردند و حقش را سبک شمردند بگیر، و خونخواه فرزندانش باش. خداوندا، همان گونه که او را مادر امامان هدایت و همسر صاحب لوا و گرامى در ملکوت اعلا قرار دادى، بر او و مادرش خدیجه‏ى کبرى درود فرست، درودى که با آن چهره‏ى پدرش محمد را – که درود خدا بر او باد – گرامى و چشم فرزندانش را با آن روشن بدارى، از سوى من در همین ساعت، برترین درود و سلام را به آنان برسان.

درود بر حسن و حسین

خداوندا، بر حسن و حسین درود فرست، آن دو بنده و ولى تو، دو فرزند پیامبرت، دو نواده‏ى رحمت و دو سرور جوانان اهل بهشت، بهترین درودى که بر یکى از فرزندان پیامبران و فرستادگان فرستاده‏اى.

خداوندا، بر حسن درود فرست، فرزند سرور پیامبران و جانشین امیرمؤمنان.

سلام بر تو اى پسر پیامبر خدا، سلام بر تو اى پسر سرور اوصیا، اى پسر امیرمؤمنان، گواهى مى‏دهم که تو امین خدا و پسر امین اویى، مظلوم زیستى و شهید رفتى، و گواهى مى‏دهم که تو امام پاک، هدایتگر و هدایت یافته‏اى. خداوندا، بر او درود فرست و در همین ساعت از سوى من بر روح و تن او برترین درود و سلام را برسان.

خداوندا، بر حسین بن على درود فرست، آن مظلوم شهید، کشته‏ى کافران و بر خاک افتاده‏ى فاجران.

سلام بر تو اى اباعبدالله، سلام بر تو اى پسر رسول خدا، سلام بر تو اى پسر امیرمؤمنان،

اللهم صل على الحسین بن على المظلوم الشهید، قتیل الکفرة، و طریح الفجرة،السلام علیک یا أباعبدالله! السلام علیک یا ابن رسول الله! السلام علیک یا ابن أمیرالمؤمنین! أشهد موقنا أنک أمین الله و ابن أمینه، قتلت مظلوما، و مضیت شهیدا، و أشهد أن الله تعالى الطالب بثارک، و منجز ما وعدک من النصر و التأیید فى هلاک عدوک، و اظهار دعوتک، و أشهد أنک وفیت بعهد الله، و جاهدت فى سبیل الله، و عبدت الله مخلصا حتى أتاک الیقین، لعن الله أمة قتلتک، و لعن الله خذلتک، و لعن الله أمة ألبت علیک، و أبرأ الى الله تعالى ممن أکذبک، و استخف بحقک، و استحل دمک، بأبى أنت و أمى یا أباعبدالله! لعن الله قاتلک، و لعن الله خاذلک، و لعن الله من سمع واعیتک فلم یجبک و لم ینصرک، و لعن الله من سبى نساءک، أنا الى الله منهم برى‏ء و ممن والاهم و مالأهم و أعانهم علیه، و أشهد أنک و الأئمة من ولدک کلمة التقوى، و باب الهدى، و العروة الوثقى، و الحجة على أهل الدنیا، و أشهد أنى بکم مؤمن، و بمنزلتکم موقن، و لکم تابع بذات نفسى و شرائع دینى و خواتیم عملى و منقلبى فى دنیاى و آخرتى.

الصلاة على على بن الحسین سید العابدین

اللهم صل على على بن الحسین سید العابدین الذى استخلصته لنفسک، و جعلت منه أئمة الهدى الذین یهدون بالحق و به یعدلون، الذى اخترته لنفسک، و طهرته من الرجس، و اصطفیته و جعلته هادیا مهدیا، اللهم صل علیه أفضل ما صلیت على أحد من ذریة أنبیائک حتى یبلغ به ما تقر به عینه فى الدنیا و الآخرة، انک عزیز حکیم.

الصلاة على محمد بن على

اللهم صل على محمد بن على باقر العلم، و امام الهدى، و قائد أهل التقوى، والمنتجب من عبادک، اللهم و کما جعلته علما لعبادک، و منارا لبلادک، و مستودعا لحکمتک، و مترجما لوحیک، و أمرت بطاعته، و حذرت عن معصیته، فصل علیه یا رب أفضل ما صلیت على أحد من ذریة أنبیائک و أصفیائک و رسلک و أمنائک، یا رب العالمین!

از روى یقین گواهى مى‏دهم که تو امین خدا و فرزند امین خدایى، مظلومانه کشته شدى و شهید رفتى. گواهى مى‏دهم که خداى متعال خونخواه توست و آن یارى و پشتیبانى در نابود ساختن دشمنانت و آشکار ساختن دعوتت را که به تو وعده داده است، عملى مى‏کند. گواهى مى‏دهم که تو به عهد وفا کردى، در راه خدا جنگیدى، مخلصانه خدا را پرستیدى تا یقین [و مرگ] تو را فرا رسید.

خدا لعنت کند گروهى را که تو را کشتند، خدا لعنت کند گروهى که تو را یارى نکردند، خدا لعنت کند گروهى را که بر ضد تو گرد آمدند. از کسانى که تو را تکذیب کردند و حق تو را سبک شمردند و خونت را مباح دانستند. به درگاه خدا بیزارى مى‏جویم، پدر و مادرم به فدایت یا اباعبدالله! خدا کشنده‏ات را لعنت کند، خدا خوار کننده‏ات را لعنت کند، خدا لعنت کند آن را که صداى دادخواهى تو را شنید و جوابت نداد و یارى‏ات نکرد. خدا لعنت کند آن را که زنان تو را به اسیرى گرفت. من از آنان و از کسانى که به ایشان دوستى و همراهى و یارى کردند، به درگاه خدا بیزارى مى‏جویم. گواهى مى‏دهم که تو و امامان از فرزندان تو، کلمه‏ى تقوایید و باب هدایت و دستگیره‏ى محکم و حجت بر اهل دنیا. گواهى مى‏دهم که من به شما ایمان و به مقام و منزلت شما یقین دارم و با جانم و خودم و آیین‏هاى دینم و فرجام‏هاى کارم و بازگشت‏گاهم در دنیا و آخرتم پیرو شمایم.

درود بر على بن حسین، سید العابدین

خداوندا، بر على بن الحسین، سرور عابدان درود فرست، آن که او را براى خودت خالص و گزیده ساختى و از او پیشوایان هدایت را قرار دادى، آنان که هدایتگر به حق‏اند و به سوى آن باز مى‏گردند، آن که او را براى خودت برگزیدى، و او را از آلودگى پاک ساختى و او را برگزیدى و هدایتگر و هدایت یافته‏اش قرار دادى. خداوندا، بر او درود فرست. برترین درودى که بر یکى از فرزندان پیامبرانت فرستاده‏اى، تا در سایه‏ى آن درود، به جایى برسد که چشمش در دنیا و آخرت روشن شود، همانا تو قدرتمند و حکیمى.

درود بر محمد باقر

خداوندا، بر محمد بن على، شکافنده‏ى دانش و پیشواى هدایت و رهبر اهل تقوا و برگزیده‏ى از بندگانت درود فرست. خداوندا، همان گونه که او را نشان هدایتى براى بندگانت و فروغ افکن براى شهرهایت قرار دادى و حکمت خود را به او سپردى و او را ترجمان وحى خویش قرار دادى و به فرمانبردارى از او دستور دادى و از نافرمانى‏اش بر حذر داشتى، پس پروردگار را بر او درود فرست، برترین درودى را که بر یکى از فرزندان پیامبرانت و برگزیدگانت و فرستادگان و امینان خود فرستاده‏اى، اى پروردگار جهانیان!

الصلاة على جعفر بن محمد

اللهم صل على جعفر بن محمد الصادق، خازن العلم الداعى الیک بالحق، النور المبین، اللهم و کما جعلته معدن کلامک [حکمک] و وحیک، و خازن علمک، و لسان توحیدک، و ولى أمرک، و مستحفظ دینک، فصل علیه أفضل ما صلیت على أحد من أصفیائک و حججک، انک حمید مجید.

الصلاة على موسى بن جعفر

اللهم صل على الأمین المؤتمن موسى بن جعفر، البر الوفى، الطاهر الزکى، النور المنیر، المجتهد المحتسب، الصابر على الأذى فیک، اللهم و کما بلغ آبائه ما استودع من أمرک و نهیک، و حمل على المحجة، و کابد أهل العزة و الشدة فیما کان یلقى من جهال قومه، رب فصل علیه أفضل و أکمل ما صلیت على أحد ممن أطاعک و نصح لعبادک، انک غفور رحیم.

الصلاة على على بن موسى الرضا

اللهم صل على على بن موسى الرضا، الذى ارتضیته و رضیت به من شئت من خلقک، اللهم و کما جعلته حجة على خلقک، و قائما بأمرک، و ناصرا لدینک، و شاهدا على عبادک، و کما نصح لهم فى السر و العلانیة، و دعا الى سبیلک بالحکمة و الموعظة الحسنة، فصل علیه أفضل ما صلیت على أحد من أولیائک و خیرتک من خلقک، انک جواد کریم.

الصلاة على محمد بن على بن موسى

اللهم صل على محمد بن على بن موسى، علم التقى، و نور الهدى، و معدن الوفاء، و فرع الأزکیاء، و خلیفة الأوصیاء، و أمینک على وحیک، اللهم فکما هدیت به من الضلالة، و استنقذت به من الحیرة، و أرشدت به من اهتدى، و زکیت من تزکى، فصل علیه أفضل ما صلیت على أحد من أولیائک و بقیة أولیائک، أنک عزیز حکیم.

درود بر جعفر بن محمد

خداوندا، بر جعفر بن محمد صادق درود فرست، آن که گنجینه دار علم و دعوت‏گر به سوى تو با حق و فروغ روشنگر است. خداوندا، همان گونه که او را معدن کلام و حکمت و وحى خود و گنجینه‏دار دانشت و زبان گویاى توحیدت و ولى امرت و نگهبان دینت قرار دادى، پس بر او درود فرست، بهترین درودى را که بر یکى از برگزیدگان و حجت‏هاى خود فرستاده‏اى، همانا تو ستوده و بزرگوارى.

درود بر موسى بن جعفر

خداوندا، بر امین امین شمرده شده، موسى بن جعفر درود فرست، آن نیکوکار وفادار، پاک پاکیزه، نور فروغ افکن، تلاشگر خداجو، شکیبا بر شکنجه در راه تو خداوندا، آن گونه که او آنچه را از امر و نهى تو به ودیعه گرفته بود از پدرانش به خوبى رساند و دیگران را به راه روشن کشاند و با قدرتمندان و سخت‏گیران در افتاد، درباره‏ى آنچه از نابخردان قوم خود برخورد مى‏کرد، پروردگارا، پس بر او درود فرست، برترین و کامل‏ترین درودى که بر هر یک از فرمانبردارانت و خیرخواهان بندگانت فرستاده‏اى، همانا تو آمرزنده‏ى مهربانى.

درود بر على بن موسى الرضا

خداوندا، بر على بن موسى الرضا علیه‏السلام درود فرست، آن که او را پسندیدى و به سبب او از هر کس از آفریدگانت که خواستى خرسندى شدى. خداوندا، همان گونه که او را حجت بر بندگانت قرار دادى، و اجرا کننده‏ى فرمانت و یاور دینت و گواهى بر بندگانت، و همان گونه که او را نهان و آشکار خیرخواه آنان بود و با حکمت و موعظه‏ى نیکو به سوى راه تو فراخواند، پس بر او درود فرست، برترین درودى که بر یکى از دوستان و برگزیدگان از خلق خود فرستاده‏اى، همانا تو بخشنده و بزرگوراى.

درود بر محمد بن على بن موسى

خداوندا، بر محمد بن على بن موسى درود فرست، آن پرچم تقوا و نور هدایت، معدن وفا و شاخه‏اى از پاکان و جانشین اوصیا و امین تو بر وحى تو. خداوندا، همان گونه که به سبب او از گمراهى هدایت کردى و از حیرت نجات دادى و هر که را راه یافت، راه نمودى و هر که را پاک شد پاک کردى، پس بر او درود فرست، برترین درودى که بر هر یک از دوستانت و بازمانده‏ى اولیایت فرستاده‏اى، همانا تو قدرتمند و حکیمى.

الصلاة على على بن محمد

اللهم صل على على بن محمد وصى الأوصیاء، و امام الأتقیاء، و خلف أئمة الدین، و الحجة على الخلائق أجمعین، اللهم کما جعلته نورا یستضى‏ء به المؤمنون فبشر بالجزیل من ثوابک، و أنذر بالألیم من عقابک، و حذر بأسک، و ذکر بأیامک، و أحل حلالک، و حرم حرامک، و بین شرائعک و فرائضک، و حض على عبادتک، و أمر بطاعتک، و نهى عن معصیتک، فصل علیه أفضل ما صلیت على أحد من أولیائک و ذریة أنبیائک، یا اله العالمین!

قال أبومحمد الیمنى: فلما انتهیت الى الصلاة علیه أمسک، فقلت له فى ذلک، فقال: لولا أنه دین أمرنا الله أن نفعله و نؤدیه الى أهله، لأحببت الامساک، ولکنه الدین، اکتب.

الصلاة على الحسن بن على بن محمد

اللهم صل على الحسن بن على بن محمد، البر التقى، الصادق الوفى، النور المضیئ، خازن علمک، و المذکر بتوحیدک، و ولى أمرک، و خلف ائمة الدین الهداة الراشدین، و الحجة على أهل الدنیا، فصل علیه یا رب! أفضل ما صلیت على أحد من أصفیائک و حججک و أولاد رسلک، یا اله العالمین!

الصلاة على ولى الأمر المنتظر

اللهم صل على ولیک و ابن أولیائک، الذین فرضت طاعتهم و أوجبت حقهم، و أذهبت عنهم الرجس، و طهرتهم تطهیرا، اللهم انتصر به لدینک، و انصر به أولیائک و أولیائه و شیعته و أنصاره، و اجعلنا منهم.

اللهم أعذه من شر کل باغ و طاغ، و من شر جمیع خلقک، و احفظه من بین یدیه و من خلفه و عن یمینه و عن شماله، و احرسه و امنعه أن یوصل الیه بسوء، و احفظ فیه رسولک و آل رسولک، و أظهر به العدل، و أیده بالنصر، و انصر ناصریه، و اخذل خاذلیه، و اقصم به جبابرة الکفرة، و اقتل به الکفار و المنافقین و جمیع الملحدین حیث کانوا و أین کانوا، من مشارق الأرض و مغاربها و برها و بحرها، و املأ به الأرض عدلا، و أظهر به دین نبیک علیه و آله السلام، و اجعلنى اللهم به أنصاره و أعوانه و أتباعه و شیعته، و أرنى فى آل محمد ما یأملون، و فى عدوهم ما یحذرون، اله الحق، آمین.(7)

درود بر على بن محمد

خداوندا، بر على بن محمد درود فرست، آن جانشین اوصیا و پیشواى تقوا پیشگان و جانشین پیشوایان دین و حجت بر همه‏ى مردم. خداوندا، همان گونه که او را نورى قرار دادى که مؤمنان به سبب او فروغ و روشنایى مى‏گیرند، به پاداشى فراوان از خودت بشارت داد و از عذاب دردناک تو بیم داد و از قدرت تو برحذر بداشت و ایام تو را به یاد مردم آورد و حلال تو را حلال شمرد و حرام تو را حرام دانست و آیین‏ها و واجبات تو را بیان کرد و بر پرستش تو تشویق نمود و به فرمانبردارى تو فرمان داد و از نافرمانى تو بازداشت. پس بر او درود فرست، برترین درودى که به هر یک از اولیاى خود و فرزندان پیامبرانت فرستاده‏اى، اى معبود جهانیان!

ابومحمد یمنى گوید: چون به درود بر خود او رسیدم، توقف کرد. در این باره به حضرتش گفتم، فرمود: اگر نبود که این آیینى است که خداوند دستورمان داده تا انجامش دهیم و به اهلش ادا کنیم، دوست داشتم که سخنى نگوییم، لیکن دین است. بنویس:

درود بر حسن بن على بن محمد

خداوندا، بر حسن بن على بن محمد درود فرست، آن نیکوکار تقوا پیشه، راستگوى وفادار، نور فروغ‏بخش، گنجینه‏دار علم تو و یادآور توحید تو و ولى امر تو و جانشین پیشوایان دین، هدایتگران هدایت یافته و حجت بر اهل دنیا. پروردگارا، بر او درود فرست، برترین درودى که بر هر یک از برگزیدگان و حجت‏هایت و فرزندان پیامبرانت فرستاده‏اى، اى معبود جهانیان!

درود بر ولى امر منتظر

خداوندا، بر ولى خود و فرزند اولیایت درود فرست، آنان که طاعتشان و حقشان را واجب کرده‏اى و پلیدى را از آنان برده‏اى و آنان را به نحو کامل پاک ساخته‏اى.

خداوندا، به سبب او دین خود را یارى کن و به سبب او اولیاى خود و دوستان و شیعیان و یاوران او را یارى کن و ما را از آنان قرار بده.

خداوندا، او را از شر هر تجاوزکار و طغیانگر و از شر همه‏ى آفریدگانت نگه دار، و او را از پیش رویش و از پشت سرش و از سمت راست و چپش حفظ کن و او را نگهبان باش و از این که به او بدى برسد، نگاهش دار و در مورد او، پیامبرت و خاندان پیامبرت را نگاه دار، و به سبب او عدالت را آشکار کن، با یارى‏ات او را پشتیبانى کن، یاورانش را یارى کن و واگذارندگانش را واگذار، به سبب او جباران کافر را درهم شکن و به سبب او کافران و منافقان و همه‏ى ملحدان را بکش، هر گونه و هر کجا که باشند، از خاور و باختر زمین و خشکى و دریاى زمین. به سبب او زمین را پر از عدل و داد بگردان و به سبب او دین پیامبرت را – که بر او و خاندانش درود باد – آشکار و پیروز بگردان، و خداوندا، مرا از یاران و یاریگران و پیروان و شیعیان او قرار بده، و درباره‏ى آل محمد آنچه را آرزو دارند به من نشان بده و درباره‏ى دشمنانشان آنچه را دشمنان از آن بیمناکند به من بنمایان، اى معبود حق، آمین.

حرزه و حجابه

[341] -8- السید ابن طاووس: حرز الحسن بن على العسکرى علیه‏السلام:

بسم الله الرحمن الرحیم احتجبت بحجاب الله النور الذى احتجب به عن العیون، و احتطت على نفسى و أهلى و ولدى و مالى و ما اشتملت علیه عنایتى ببسم الله الرحمن الرحیم و أحرزت نفسى و ذلک کله من کل من ما أخاف و أحذر بالله الذى لا اله الا هو الحى القیوم لا تأخذه سنة و لا نوم له ما فى السموات و ما فى الارض من ذا الذى یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین أیدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشى‏ء من علمه الا بما شاء وسع کرسیه السماوات والارض و لا یؤده حفظهما و هو العلى العظیم، و من أظلم ممن ذکر بآیات ربه فأعرض عنها و نسى ما قدمت یداه، انا جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى آذانهم وقرا، و ان تدعهم الى الهدى فلن یهتدوا اذا أبدا، أفرأیت من اتخذ الهه هواه و أضله الله على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غشاوة، فمن یهدیه من بعد الله أفلا تذکرون؟ أولئک الذین طبع الله على قلوبهم و سمعهم و أبصارهم و أولئک همه الغافلون، و اذا قرأت القرآن جعلنا بینک و بین الذین لا یؤمنون بالآخرة حجابا مستورا و جعلنا على قلوبهم أکنة أن یفقهوه و فى آذانهم وقرا و اذا ذکرت ربک فى القرآن وحده ولوا على أدبارهم نفورا و صلى الله على محمد و آله الطاهرین.(8)

[342] -9- و قال: حرز آخر للعسکرى علیه‏السلام.

بسم الله الرحمن الرحیم

یا عدتى عند شدتى و یا غوثى عند کربتى و یا مونسى عند وحدتى احرسنى بعینک التى لا تنام و اکنفنى برکنک الذى لا یرام.(9)

حرز و حجاب آن حضرت

[341] -8- سید بن طاووس گوید: حرز امام حسن عسکرى علیه‏السلام چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم. خود را در پوشش خداوند قرار دادم، آن نورى که به سبب آن از دیده‏ها پنهان است و با نام خداى رحمان و رحیم، خودم، خانواده و فرزندان و دارایى‏ام و هر چه توجه من آن را فرا مى‏گیرد، در حفاظت قرار دادم و خودم و همه‏ى آنها را از هر چه مى‏ترسم و بیم دارم، در پناه خدایى قرار دادم که معبودى جز او نیست، زنده‏ى پایدار و استوار که نه او را چرت مى‏گیرد، نه خواب، آنچه در آسمان‏ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اجازه‏ى او نزد او شفاعت کند؟ آنچه را پیش رو و پشت سرشان است(آینده و گذشته‏ى آنان را) مى‏داند و به هیچ چیز از دانش او احاطه نمى‏یابند مگر به آنچه او بخواهد. فرمانروایى او آسمان‏ها و زمین را فرا گرفته است و نگهدارى آنها او را به ستوه نمى‏آورد و اوست والاى بزرگ. و چه کسى ستمکارتر از شخصى است که نشانه‏هاى پروردگارش را به یاد او مى‏آورند و او روى برگرداند و آنچه را از کارها پیش فرستاده فراموش کند؟ ما بر دلهایشان مهر زدیم که آن را درک نکنند و در گوشهایشان سنگینى قرار دادیم. و اگر آنان را به هدایت فرا خوانى هرگز راه نمى‏یابند. آیا دیدى آن را که معبود خود را هواى نفس خود قرار داد و خداوند او را با آن که مى‏دانست گمراه ساخت و بر گوش و دلش مهر زد و بر چشمش پرده افکند، پس کیست که پس از خدا هدایتش کند، آیا پند نمى‏گیرید؟ آنانند که خداوند بر دلها و گوش‏ها و چشمانشان مهر زده و همانانند غافلان. و هرگاه قرآن خواندى، میان تو و آنان که به آخرت ایمان نمى‏آوردند پرده‏اى پوشیده قرار دادیم و بر دلهایشان مهر زدیم که آن را درک نکنند و در گوش‏هایشان سنگینى قرار دادیم، و هرگاه تنها پروردگارت را در قرآن یاد کردى، آنان روى برگردانده و گریختند.(10) و درود خدا بر محمد و خاندان پاک او باد.

[342] -9- سید بن طاووس گوید: حرز دیگرى براى امام حسن عسکرى علیه‏السلام وجود دارد و آن این است:

بسم الله الرحمن الرحیم.

اى پشتوانه‏ى من در سختى‏ام، اى پناه من در گرفتارى‏ام، اى همدم من در تنهایى‏ام، مرا با آن نگاهت که هرگز نمى‏خوابد نگه‏دارى کن و با آن قدرتت که کسى متعرض آن نمى‏شود، مرا در پناه خود گیر.

[343] -10- و قال أیضا: حجاب الحسن بن على العسکرى علیهماالسلام:

اللهم انى أشهدک بحقیقة ایمانى، و عقد عزمات یقینى، و خالص صریح توحیدى، و خفى سطوات سرى و شعرى و بشرى و لحمى و دمى و صمیم قلبى و جوارحى و لبى، بأنک أنت الله لا اله الا أنت، مالک الملک، و جبار الجبابرة، و ملک الدنیا و الآخرة، تعز من تشاء و تذل من تشاء، بیدک الخیر، انک على کل شى‏ء قدیر.

فأعزنى بعزتک، و اقهر لى من أرادنى بسطوتک، و اخبأنى من أعدائى فى سترک،(صم بکم عمى فهم لا یرجعون)(11)،(و جعلنا من بین أیدیهم سدا و من خلفهم سدا فأغشیناهم فهم لا یبصرون)(12)، بعزة الله استجرنا، و بأسماء الله ایاکم طردنا، و علیه توکلنا، و هو حسبنا و نعم الوکیل، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم، و الحمد لله رب العالمین، و صلى الله على سیدنا محمد النبى و آله الطیبین الطاهرین.

و حسبنا الله و نعم الوکیل، و هو نعم المولى و نعم النصیر، و ما لنا ألا نتوکل على الله، و قد هداینا سبلنا، و لنصبرن على ما آذیتمونا، و على الله فلیتوکل المتوکلون، و من یتوکل على الله فهو حسبه، ان الله بالغ أمره قد جعل الله لکل شى‏ء قدرا.(13)

فضل زیارة الصادقین

[344] -11- الطوسى: روى عن أبى‏محمد الحسن بن على العسکرى علیهماالسلام أنه قال:

من زار جعفرا و أباه لم یشتک عینه، و لم یصبه سقم، و لم یمت مبتلى.(14)

فضل زیارته

[345] -12- الطوسى: عن محمد بن همام، عن الحسن بن محمد بن جمهور، قال:حدثنى الحسین بن روح رضى الله عنه، عن محمد بن زیاد، عن أبى‏هاشم الجعفرى، قال: قال لى أبومحمد الحسن بن على علیهماالسلام:

قبرى بسر من رأى أمان لأهل الجانبین.(15)

[343] -10- سید بن طاووس نقل مى‏کند: حجاب حسن بن على عسکرى علیه‏السلام چنین است:(16)

خداوندا، تو را گواه مى‏گیرم، با حقیقت ایمانم، با عقد تصمیم‏هاى یقینم، با توحید صریح خالصم، و با سطوت‏هاى پنهان رازم، با مو و پوست و گوشت و خون و عمق جانم و اعضایم و عقلم گواهى مى‏دهم که تو خداوندى، معبودى جز تو نیست، مالک فرمانروایى و جبار جباران و پادشاه دنیا و آخرتى، هر که را بخواهى عزت مى‏دهى و هر که را بخواهى خوار مى‏کنى، خیر به دست توست، همانا تو بر هر چیز توانایى.

پس با عزتت مرا عزت بخش، با قدرتت هر که را نسبت به من بدخواه باشد مغلوب کن و مرا از چشم دشمنانم در پوشش خودت پوشیده بدار، «کران و لالان و کورانند، پس آنان برنمى‏گردند»، «ما از پیش روى آنان و از پشت سرشان سدى قرار دادیم، پس آنان را در پرده قرار دادیم، پس آنان نمى‏بینند».

به عزت خدا پناه بردیم و با نام‏هاى خداوند شما را راندیم و بر او توکل کردیم و او ما را بس است و پشتوانه و وکیل خوبى است. هیچ قدرت و نیرویى نیست جز او خداوند والاى بزرگ، و خدا را سپاس که پروردگار جهانیان است، و درود خدا بر سرورمان محمد پیامبر، و بر دودمان پاک و پاکیزه.

و خدا ما را بس است و او تکیه‏گاه و وکیل خوبى است و او مولاى خوب و یاور خوبى است.

«و چرا بر خداوند توکل نکنیم، در حالى که ما را به راه‏هاى ما هدایت کرده است و بر آنچه ما را آزار برسانید، صبر مى‏کنیم و توکل کنندگان، بر خدا توکل مى‏کنند، و هر که بر خداوند توکل کند براى او کافى است. خداوند، فرمان خود را به پایان مى‏برد، خداوند براى هر چیز، اندازه‏اى قرار داده است.

فضیلت زیارت امام باقر و امام صادق

[344] -11- شیخ طوسى گوید: از امام حسن عسکرى علیه‏السلام روایت شده است که فرمود:

هر کس حضرت جعفر و پدرش را زیارت کند، چشم او بیمار نشود و بیمارى به او نرسد و در حالت مبتلا شده نمى‏میرد.

فضیلت زیارت آن حضرت

[345] -12- نیز شیخ طوسى با سند خود از ابوهاشم جعفرى نقل مى‏کند که امام حسن عسکرى علیه‏السلام به من فرمود: قبر من در سامرا، امان براى اهل دو طرف(شیعه و سنى) است.

التوسل الى الحسین

[346] -13- المجلسى: [کتاب العتیق الغروى] یروى عن عبدالله بن جعفر الحمیرى قال:

کنت عند مولاى أبى‏محمد الحسین بن على العسکرى صلوات الله علیه اذ وردت الیه رقعة من الحبس من بعض موالیه یذکر فیها ثقل الحدید و سوء الحال و تحامل السلطان و کتب الیه: یا عبدالله ان الله عزوجل یمتحن عباده لیختبر صبرهم فیثیبهم على ذلک ثواب الصالحین فعلیک بالصبر و اکتب الى الله عزوجل رقعة و أنفذها الى مشد الحسین بن على صلوات الله علیه و ارفعها عنده الى الله عزوجل و ادفعها حیث لا یراک أحد و اکتب فى الرقعة:

الى الله الملک الدیان المتحنن المنان ذى الجلال و الاکرام و ذى المنن العظام و الأیادى الجسام و عالم الخفیات و مجیب الدعوات و راحم العبرات الذى لا تشغله اللغات و لا تحیره الأصوات و لا تأخذه السنات من عبده الذلیل البائس الفقیر المسکین الضعیف المستجیر.

اللهم أنت السلام و منک السلام و الیک یرجع السلام تبارکت و تعالیت یا ذاالجلال و اکرام و المنن العظام و الأیاذى الجسام الهى مسنى و أهلى الضر و أنت أرحم الراحمین و أرأف الأرأفین و أجود الأجودین و أحکم الحاکمین و أعدل الفاصلین.

اللهم انى قصدت بابک و نزلت بفنائک و اعتصمت بحبلک و اشتغثت بک و استجرت بک یا غیاث المستغیثین أغثنى یا جار المستجیرین أجرنى یا اله العالمین خذ بیدى انه قد علا الجبابرة فى أرضک و ظهروا فى بلادک و اتخذوا أهل دینک خولا و استأثروا بفى‏ء المسلمین و منعوا ذوى الحقوق حقوقهم التى جعلتها لهم و صرفوها فى الملاهى و المعازف و استصغروا آلاءک و کذبوا أولیاءک و تسلطوا بجبریتهم لیعزوا من أذللت و یذلوا من أعززت و احتجبوا عمن یسألهم حاجة أو من ینتجع منهم فائدة و أنت مولاى سامع کل دعوة و راحم کل عبرة و مقیل کل عثرة سامع کل نجوى و موضع کل شکوى لا یخفى علیک ما فى السماوات العلى و الأرضین السفلى و ما بینهما و ما تحت الثرى.

اللهم انى عبدک ابن أمتک ذلیل بین بریتک مسرع الى رحمتک راج لثوابک اللهم ان کل من

توسل به امام حسین

[346] -13- مجلسى از کتاب العتیق الغروى از عبدالله بن جعفر حمیرى نقل مى‏کند که گوید:

نزد سرورم امام حسن عسکرى علیه‏السلام بودم که نامه‏اى از یکى از دوستداران زندانى‏اش به دست او رسید که از سنگینى کنده و زنجیر و بدى حال و فشار حکومت یاد کرده بود. حضرت براى او نوشت: اى بنده‏ى خدا، خداوند متعال بندگان خود را امتحان مى‏کند تا صبر آنان را بیازماید و به خاطر آن پاداش صالحان را به آنان بدهد. پس شکیبا باش و نامه‏اى به خداى متعال بنویس و آن را به حرم حسین بن على علیه‏السلام بفرست و نزد قبر آن حضرت، آن نامه را به درگاه خداوند ابراز کن و جایى آن را بیفکن که کسى تو را نبیند و در نامه چنین بنویس:

به درگاه خداوند، فرمان‏رواى دادگر، بسیار نعمت دهنده‏ى نیکى کننده، صاحب شکوه و بزرگوارى و نعمت‏هاى بزرگ و بخشش‏هاى سترگ. داناى نهان‏ها و اجابت کننده‏ى دعاها و رحمت کننده بر اشک‏ها، آن که لغت و واژه‏ها او را سرگرم نسازد و صداها سرگردانش نکند و خواب‏ها او را فرا نگیرد، از سوى بنده‏ى خوار و بدکار و تهیدست و بینواى ناتوان و پناهجوى او.

خداوندا، سلام و ایمنى تویى و سلام از توست و سلام به تو باز مى‏گردد، برکت آفرین و والایى، اى صاحب شکوه و بزرگوارى و نعمت‏هاى بزرگ و احسان‏هاى سترگ! خدایا، مرا و خانواده‏ام را رنج و سختى رسیده است و تو مهربان‏ترین مهربانان و رئوف‏ترین مهرورزان و بخشنده‏ترین بخشندگان و برترین حاکمان و دادگرترین داورانى.

خداوندا، به درگاهت روى آورده و به آستانت آمده‏ام، به ریسمان تو چنگ زده، از تو مدد مى‏خواهم و به تو پناه آورده‏ام، اى فریادرس دادخواهان به فریادم برس، اى پناه پناهجویان، پناهم بده، اى معبود جهانیان دستم بگیر، طغیانگران در زمین تو سر بر آورده و در آبادى‏هاى تو قدرت یافته‏اند و پیروان دین تو را به بردگى کشیده و اموال مسلمانان را به انحصار خود درآورده‏اند و آنان را از حقوقى که برایشان قرار داده‏اى منع کرده‏اند و آن را در راه ابزار لهو و لعب و نوازندگى صرف کرده‏اند، نعمت‏هاى تو را ناچیز شمرده، دوستان تو را تکذیب کرده و با قدرت و غلبه‏ى خود سلطه یافته‏اند تا آن را که تو خوار ساخته‏اى، عزیز بدارند و آن را که تو عزت بخشیده‏اى خوار سازند و در را به روى هر که از آنان نیازى مى‏طلبد، یا خیر و بهره‏اى درخواست مى‏کند مى‏بندند و تو سرور منى، شنواى هر دعا، رحمت کننده بر هر اشک و عذرپذیر هر لغزش و شنونده‏ى هر نجوا و جایگاه هر شکوه و شکایت، آنچه در آسمان‏هاى فرازین و زمین‏هاى فرودین و آنچه میان این دو و آنچه زیر خاک است، بر تو پوشیده نیست.

خداوندا، من بنده‏ى تو و فرزند کنیز توام، میان بندگانت خوارم، به سوى رحمتت شتابان و به

أتیته فعلیک یدلنى و الیک یرشدنى و فیما عندک یرغبنى مولاى و قد أتیتک راجیا سیدى و قد قصدتک مؤملا یا خیر مأمول و یا أکرم مقصود صل على محمد و على آل محمد و لا تخیب أملى و لا تقطع رجائى و الستجب دعائى و ارحم تضرعى یا غیاث المستغیثین أغثنى یا جار المستجیرین أجرنى یا اله العالمین خذ بیدى أنقذنى و استنقذنى و وفقنى واکفنى اللهم انى قصدتک بأمل فسیح و أملتک برجاء منبسط فلا تخیب أملى و لا تقطع رجائى.

اللهم انه لا یخیب منک سائل و لا ینقصک نائل یا رباه یا سیداه یا مولاه یا عماداه یا کهفاه یا حصناه یا حرزاه یا لجئاه، اللهم ایاک أملت یا سیدى و لک أسلمت مولاى و لبابک قرعت فصل على محمد و آل محمد و لا تردنى بالخیبة محزونا و اجعلنى ممن تفضلت علیه باحسانک و أنعمت علیه بتفضلک وجدت علیه بنعمتک و أسبغت علیه آلاءک.

اللهم أنت غیاثى و عمادى و أنت عصمتى و رجائى، مالى أمل سواک و لا رجاء غیرک، اللهم فصل على محمد و آل محمد وجد على بفضلک ب و امنن على باحسانک و افعل بى ما أنت أهله و لا تفعل بى ما أنا أهله یا أهل التقوى و أهل المغفرة و أنت خیر لى من أبى و أمى و من الخلق أجمعین اللهم ان هذه قصتى الیک لا الى المخلوقین و مسألتى لک اذ کنت خیر مسئول و أعز مأمول.

اللهم صلى على محمد و آل محمد و تعطف على باحسانک و من على بعفوک و عافیتک و حصن دینى بالغنى و احرز أمانتى بالکفایة و اشغل قلبى بطاعتک و لسانى بذکرک و جوارحى بما یقربنى منک.

اللهم ارزقنى قلبا خاشعا و لسانا ذاکرا و طرفا غاضا و یقینا صحیحا حتى لا أحب تعجیل ما أخرت و لا تقدیم ما أجلت یا رب العالمین و یا أرحم الراحمین صل على محمد و آل محمد و استجب دعائى و ارحم تضرعى و کف عنى البلاء و لا تشمت بى الأعداء و لا حاسدا و لا تسلبنى نعمة ألبستنیها و لا تکلنى الى نفسى طرفة عین أبدا یا رب العالمین و صل على محمد النبى و آله و سلم تسلیما.(17)

پاداش تو امیدوارم. خداوندا، هر کس رفتم به تو و به سوى تو راهنمایى‏ام کرده و به آنچه پیش توست تشویقم مى‏کند. سرورم! امیدوارانه به درگاهت آمده‏ام و آرزومندانه به سوى تو رو کرده‏ام، اى بهترین مایه‏ى امید و اى گرامى‏ترین مقصود، بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست و آرزویم را ناکام و امیدم را ناامید مکن و دعایم را بپذیر و بر ناله‏ام رحمت آور، اى فریادرس دادخواهان به فریادم برس، و اى پناه پناهجویان پناهم بده، اى معبود جهانیان دستم بگیر، نجاتم بده، رهایم کن، توفیقم بده و کفایتم کن. خداوندا، با آرزویى گسترده رو به تو کردم و با امیدى باز به تو امید بستم، آرزویم را ناکام و امیدم را قطع مکن.

خداوندا، هیچ خواهنده‏اى از درگاهت ناامید نمى‏شود و هیچ بخششى از تو کم نمى‏کند. پروردگارا، سرورا، سرپرستا، تکیه‏گاها! اى پناه و پناهگاه من، اى نگه‏دارنده و پناه‏دهنده، خداوندا، به تو امید بستم اى سرور من، به تو تسلیم شدم اى مولاى من، در تو را کوبیده‏ام، پس بر محمد و خاندان محمد درود فرست و مرا ناکام و غمگین برنگردان و مرا از آنان قرار بده که با نیکى خود بر او نعمت دادى و با بخشش خود بر او احسان کردى و با نعمت خویش بر او بخشیدى و نعمت‏هایت را بر او فراوان ساختى.

خداوندا، تو پناه و تکیه‏گاه منى، تو نگه‏دارنده و امید منى، جز تو آرزو و امیدى ندارم، خداوندا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و با احسانت بر من بخشش کن، با نیکى‏ات بر من منت بگذار، با من چنان کن که تو شایسته‏ى آنى نه آنچه من سزاوار آنم. اى اهل تقوا و اهل آمرزش، تو از پدرم، مادرم و از همه‏ى مردم براى من بهترى. خدایا این داستان من است که به درگاه تو گفتم. نه آفریده‏ها و خواسته‏ى من از توست، اى بهترین مورد سئوال و عزیزترین مورد آرزو.

خداوندا! بر محمد و خاندان محمد درود فرست و با احسان خود با من مهرورزى کن و با بخشایش و عافیت خود بر من منت بگذار و دینم را با توانگرى نگه دار و امانتم را با کفایت حفظ کن و دلم را به فرمانبردارى‏ات و زبانم را به یادت و اعضایم را به آنچه مرا به تو نزدیک مى‏سازد مشغول دار. خداوندا! دلى خاشع و زبانى ذاکر و نگاهى بسته از حرام و یقین درست به من روزى کن، تا نخواهم آنچه را تو عقب انداخته‏اى جلو بیفتد، و آنچه را تو زمان برایش نهادى زودتر آید، اى پروردگار جهانیان و اى مهربان‏ترین مهربانان، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و دعایم را بپذیر و بر ناله‏ام رحمت آور و گرفتارى را از من دور بدار و مرا گرفتار ملامت دشمنان و حسودان نکن، اى پروردگار جهانیان، نعمتى را که بر من پوشانده‏اى از من مگیر و هرگز یک چشم به هم زدن مرا به خودم وامگذار و بر محمد پیامبر و خاندانش درود و سلامى فراوان بفرست.

«پایان»


1) جمال الأسبوع: 180، بحارالأنوار 190: 91.

2) أعلام الورى 142: 2، المناقب لابن شهر آشوب 439: 4 مختصرا، کشف الغمة 421: 2، الدرة الباهرة: 44 قطعة منه، الوسائل 426: 1 ضمن ح 1981، بحارالأنوار 298: 50 ضمن ح 72 و 359: 95 ح 14، مدینة المعاجز 571: 7 ح 2556.

3) الدرة الباهرة: 44، أعیان الشیعة 42: 2، و فیه: حرز للعسکرى علیه‏السلام.

4) البلد الأمین: 145، بحارالأنوار 353: 86.

5) المصباح: 113، البلد الأمین: 60، مهج الدعوات: 277 و فیه: من دعاء مولانا و سید [نا الحسن] بن على العسکرى علیهماالسلام فى الصباح، مصباح المتهجد: 228، بحارالأنوار 175: 86 ح 45 و فیه: عن أبى‏الحسن العسکرى علیه‏السلام فى الصباح.

6) الدعوات: 94، بحارالأنوار 207: 94 ضمن ح 3.

7) مصباح المتهجد: 399، جمال الأسبوع: 296، بحارالأنوار 73: 94 ح 1، مستدرک الوسائل 346: 5 ح 56 باختصار.

8) مهج الدعوات: 44، عنه بحارالأنوار 363: 94 ح 1.

9) مهج الدعوات: 45، عنه بحارالأنوار 364: 94.

10) فقرات این حرز، برگرفته از آیات مختلف قرآن است.(مترجم).

11) البقرة: 2 / 18.

12) یس: 36 / 9.

13) مهج الدعوات: 301، بحارالأنوار 377: 94.

14) تهذیب الأحکام 78: 6 ح 154، روضة الواعظین: 212، بحارالأنوار 145: 100 ح 35.

15) تهذیب الأحکام 93: 6 ح 176، بحارالأنوار 59: 102 ح 1، وسائل الشیعة: 448 ح 19845.

16) مقصود از حجاب، ذکر و دعایى است که او را از چشم دشمنان و کید مخالفان پوشیده بدارد و در پوشش رحمت و حفاظت الهى قرار دهد.

17) بحارالأنوار 238: 102 ح 5.