جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حدیث ریاکارى‏ (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

شیخ مفید رحمه الله مى‏نویسد:

محمد بن الحسین بن خطاب گوید: با حضرت امام هادى علیه‏السلام در مسجد پیامبر خدا صلى الله علیه و اله در مدینه نشسته بودم، جماعتى از اصحاب حضرت آمدند، ابوهاشم جعفرى نیز که مردى فصیح و بلیغ و نزد حضرت منزلتى عظیم داشت آمد، سپس جماعتى از صوفیه داخل شدند در جاى نبى حلقه زدند و نشستند و به «لا اله الا الله» گفتن مشغول شدند.

امام علیه‏السلام به اصحاب خود فرمود: به این فریبندگان التفات نکنید که ایشان خلیفه‏هاى شیاطین، و مخربین قواعد دین‏اند. براى آرایش دادن چشم‏ها اظهار زهد مى‏کنند و به جهت شکار چهارپایان شب بیدارى مى‏کشند (تا جهالى را فریب دهند) چنانکه حق تعالى مى‏فرماید:

(ان هم کالانعام بل هم اضل سبیلا)

آنان عمرى گرسنگى مى‏کشند تا براى پالان کردن چند خرى را رام کنند، «لا اله الا الله» نمى‏گویند مگر براى فریب، کم نمى‏خورند مگر از براى پر کردن کاسه‏هاى بزرگ و ربودن دل مردمان احمق. در آشکار در دوستى خدا سخن گویند، و در پنهان‏

خود ایشان را به چاه بلا مى‏اندازد، اوراد ایشان رقص و دست زدن است و اذکارشان سراییدن و غنا است. جز سفیهان از آنان پیروى نمى‏کنند و به آنان جز بى‏خردان و احمقان اعتقاد ندارند.

هرکس در زندگى به دیدن یکى از آنها رود، یا به زیارت یکى از ایشان که مرده است (بر سر قبر آنها) برود حکم آن را دارد که به زیارت شیطان و عبادت بتان رفته است. هر کس یکى از آنها را یارى، یا مدد نماید، حکم آن را دارد که یزید، معاویه و ابوسفیان را مدد کرده است.

مردى از اصحاب آن حضرت گفت: اگر چه آن کس به حقوق شما معترف باشد؟!

آن حضرت خشمناک به او نگریست و فرمود: این گفتار را واگذار، آن کس که به حقوق ما معترف باشد به راه نافرمانى و مخالفت ما نمى‏رود. آیا نمى‏دانى که این طایفه خسیس‏ترین طایفه صوفیه‏اند و صوفیه همه از مخالفان ما هستند و راه و روش ایشان غیر از راه و روش ماست و ایشان نیستند مگر نصارى و مجوس این امت.

بعد فرمود: آنها کسانى هستند که در فرونشاندن نور خدا سعى مى‏کنند و خدا نور خود را تمام مى‏کند، اگر چه کافران مکروه دارند.(1)


1) اثناعشریه حر عاملى، ص 25.