زمان مطالعه: < 1 دقیقه
و از همان کتاب از عیسی بن صبیح نقل نموده: امام حسن عسکری علیهالسلام در زندان نزد ما تشریف آورد او را میشناختم به من فرمود: سن تو شصت و پنج سال و چند ماه و چند روز است، کتاب دعایی نزد من بود که تاریخ ولادتم روی آن نوشته شده بود به آن تاریخ نگاه کردم دیدم همان گونه است که حضرت فرموده.
و به من فرمود: فرزند داری؟ عرض کردم: نه. گفت: خدایا فرزندی روزی وی
گردان که بازو و پشتیبان وی باشد سپس به این شعر تمثل جست:
من کان ذا عضد یدرک ظلامته++
ان الذلیل الذی لیست له عضد
یعنی: کسی که بازو داشته باشد داد خود را میگیرد، همانا خوار کسی است که بازو نداشته باشد.
به حضرت عرض کردم: شما فرزند دارید؟
فرمود: آری به خدا سوگند به زودی برای من فرزندی خواهد بود که زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود ولی اکنون فرزندی ندارم.(1)
1) همان، ص 275، ح 38.