جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ابوالسرایا و قبر امام حسین در یک شب بارانى‏ (2)

زمان مطالعه: 3 دقیقه

به سال 199 هجرى ابوالسرایا(1)با سواران جنگنده خود وارد نینوا گردید، بلادرنگ به زیارت قبر امام حسین علیه‏السلام شتافت.

نصر بن مزاحم مدائنى مى‏گوید: من از مدائن به زیارت کربلا رفته بودم و مصادف با یک شب رعد و برق و بارانى بود ناگاه سوارانى آمدند و پیاده شدند و به سوى قبر رفتند و سلام کردند.

یکى از سواره‏ها زیارت را طول داد پرسیدم این کیست؟

گفتند: او ابوالسرایا است.

سپس شروع نموده اشعار منصور نمیرى را خواند:

نفسى فداء للحسین یوم غدا++

الى المنایا عدوا و لا غافل‏

ذلک یوم الحى یسفر به‏++

على سنام الاسلام و الکاهل‏

کأنما أنت تعجبین الا++

ینزل بالقوم نقمة العاجل‏

مظلومة و النبى والدها++

یدبر ارجاء مقتله الحافل‏

سپس از من پرسید تو کیستى؟++

گفتم: یکى از کشاورزان مدائن.

گفت: سبحان الله! دوست به دوست خود میل مى‏کند همچنان که شتر ماده به نوزاد خود میل دارد اى مرد! آمدن تو به زیارت اجر بزرگى دارد.

سپس از جاى خود برخاست و گفت: از زیدیه هر کس در اینجا حاضر است برخیزد.

یک وقتى دیدم جمعى از حاضران برخاستند و پیش او شتافتند، خطبه‏ى مفصل خواند و اهل بیت علیهم‏السلام را به یاد آورد و فضائل آنان را شمرد و ستم‏هاى بنى‏امیه و بنى‏عباس را به یاد آورد. و از امام سجاد علیه‏السلام یادآورى نمود.

سپس گفت: اى مردم! گیرم که شما زمان حسین بن على علیهماالسلام را درک نکردید تا او را یارى کنید فعلا چه عذرى دارید در خانه بنشینید و کسى را که فردا براى طلب خون حسین علیه‏السلام خروج مى‏کند و مى‏خواهد دین خدا را به پا دارد یارى نکنید. من فردا براى یارى دین خدا و اهل بیت پیامبر صلى الله علیه و اله به کوفه مى‏روم. هرکس در این عقیده با من شریک است به من ملحق گردد.

عده از حضار گفتار او را تأیید کردند، سپس به سمت کوفه حرکت نمود.(2)

و به سال 200 هجرى حماد معروف به کندغوش او را دستگیر نمود و پیش حسن بن سهل آورد، حسن او را کشت و در کنار جسر بغداد به دار آویخت.(3)

در مدتى که انقلاب ابوالسرایا ده ماه طول کشید، از آل هاشم چند نفر خروج کردند:

1 – محمد بن سلیمان بن داوود بن الحسن بن حسن بن على به سال 199 در مدینه انقلاب نمود.

2 – ابراهیم بن موسى بن جعفر علیه‏السلام به سال 199 در یمن خروج کرد.

3 – محمد بن جعفر بن محمد بن على بن الحسین علیه‏السلام به سال 200 در نواحى حجاز خروج کرد. وى در مرحله‏ى اول به نام ابراهیم طباطبا صاحب ابوالسرایا بیعت مى‏گرفت، بعد از فوت او به نام خود بیعت گرفت.

4 – زید بن موسى بن جعفر علیه‏السلام معروف به زیدالنار در سال 199 بصره را تصرف نمود.(4)

او خانه‏هاى زیادى را در بصره آتش زد، بعد از چند ماه حسن بن سهل او را گرفته، پیش مأمون فرستاد و مأمون او را به مدینه پیش امام رضا علیه‏السلام فرستاد و امام او را به جهت خروج و آتش زدن توبیخ فرمود. زید تا زمان متوکل زنده بود.(5)


1) ابوالسرایا به نام «السرى بن منصور الشیبانى» به سال 199 هجرى در عراق بر دولت بنى‏عباس خروج کرد و محمد بن ابراهیم بن اسماعیل بن الحسن بن الحسین علیه‏السلام معروف به ابن‏طباطبایى نیز با او همراه بود و در مدینه به محمد بن سلیمان بن داوود و در بصره به على بن محمد بن جعفر و زین بن موسى که بعضى آنها از آل ابى‏طالب بودند حمله کرد و آنها را مغلوب نمود و کارش بالا گرفت.وى مردم را براى ابن‏طباطبا دعوت مى‏کرد و بیعت مى‏گرفت. او در این اثنا زندگى را بدرود گفت. ابوالسرایا، محمد بن محمد بن یحیى بن زید بن على بن الحسین علیه‏السلام به جاى او گذاشت و جماعت خود را محفوظ نگاهداشت. مروج الذهب: ج 3 ص 438.

2) منتخب التواریخ: ص 549.

3) مروج الذهب: ج 4، ص 440.

4) مروج الذهب: ج 4، ص 439.

5) بحارالأنوار: ج 48، ص 315، سفینة البحار: ص 578.