شیخ طوسی او را از اصحاب امام حسن عسکری علیهالسلام به شمار آورده است.(1)
او نقل نموده که ابوعون ابرش به امام حسن عسکری علیهالسلام نوشت: مردم از کار تو که در مصیبت پدرت امام هادی علیهالسلام گریبان چاک زدی وحشت زده شدند. حضرت به او نوشت: ای احمق! تو را با این کارها چه کار است؟ حضرت موسی در مصیبت برادرش هارون گریبان چاک زد.
به درستی که مردم سه دستهاند:
1 – گروهی که مؤمن متولد میگردند و با ایمان زندگی میکنند و با ایمان میمیرند.
2 – گروهی که کافر متولد میگردند و کافر زندگی میکنند و کافر میمیرند.
3 – گروهی که مؤمن متولد میگردند و مؤمن زندگی مینمایند و کافر میمیرند. تو از کسانی هستی که نمیمیری تا کفر شوی و عقلت را از دست بدهی.
ابراهیم میگوید: ابوعون نمرد تا وقتی که دیوانه گردید و مردم را از عقیدهی به امامت برمیگرداند و خود از عقیدهی حق برگشت، فرزندانش او را در منزل زندانی نمودند و نمیگذاردند کسی با او ملاقات نماید.(2)
1) معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 220.
2) معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 49.