از آن جا که برخى از ابرار سامرا، حدیث حیاتشان در سلسلهى «دیدار با ابرار» آمده است، ما تنها به ذکر اسم آن کتابها اکتفا کرده و طالبان تفصیل را به آنها ارجاع مىدهیم:
1 – میرزاى شیرازى – احیاگر قدرت فتوا.
2 – محدث نورى، روایت نور.
3 – میرزا محمد تقى شیرازى، سروش استقلال.
4 – سید ابوالحسن اصفهانى، شکوه مرجعیت.
5 – هبة الدین شهرستانى – ستارهى سامرا و…
اما ستارگان فروزانى که در آسمان سامرا درخشیده و هر یک جهانى را با نتایج تلاش و تکاپوهاى مستمر و طاقتفرساى خویش، روشن کردهاند،بسى بسیارند و این نجمهاى نجابت و نور، و ستارگان فضیلت و تقوا، چون کهکشان بزرگ و گستردهاى هستند که حتى تنها ذکر اجمالى از روایت رویش و حدیث حیاتشان هفتاد من کاغذ مىخواهد.
در اینجا به یادکردى گذرا از آنهایى که نام و یادشان در کنار تاریخ سامرا و در سایهسار آستان قدس عسکریین علیهماالسلام ذکر مىشود بسنده مىکنیم و تنها از کبوتران حریم سامرا که، عمرى در گرد گنبد مطهر عسکریین علیهماالسلام پر زدند و در نهایت نیز همچون پروانگان پاک باخته، در حول و حوش آن شمع همیشه فروزان (یعنى اطراف بارگاه ملکوتى سامرا) پرپر شدند و به دیار حضرت دوست پر کشیدند و تا ابد در زیر رواق قدسى سامرا آرمیدند، یادى به میان مىآوریم.
البته این یاد کرد، تنها شامل کسانى است که در قرن چهاردهم هجرى، دار فانى را وداع گفته و در آن دیار مقدس مدفون گشتهاند، آن هم نه همه را، بلکه تنها بزرگانى
که در تاریخ سامرا از آنها یاد شده است:
1 – علامه فقیه آقا رضا همدانى (م ح 1250 همدان – 1322 سامرا):
وى را که با اوصافى چون، فقیه آگاه، عالم ربانى، و… و… ستودهاند، فرزند دانشور و ژرفاندیش ملا آقا هادى بود، از همدان به نجف هجرت کرده و در آن جا حوزهى درس شیخ اعظم مرتضى انصارى و میرزاى بزرگ شیرازى را درک مىکند، هنگامى که میرزاى بزرگ احرام سفر به سوى سامرا مىبندد علامه همدانى نیز چون دیگران به میرزا مىپیوندد و مدت زمانى را در محضر درس میرزا حاضر و از افاضل شاگردان آن بزرگوار مىشود. تا این که خود حوزهى مستقلى را که در تدریس و تصنیف ممتاز بود، در آن دیار ترتیب مىدهد و خیل کثیرى از بزرگان بارز و علماى برجسته، مثل محمد سعید حبوبى، شیخ مشکور حولارى، شیخ هادى آل کاشف الغطاء، شیخ مرتضى آل کاشف الغطاء، حاج شیخ على قمى نجفى و دیگران در حلقهى درسش گرد مىآیند.
علامه سماوى، نویسنده و ناظم کتاب «وشایح السراء فى شأن سامرا» ضمن تجلیل از آن فقیه صمدانى و عالم ربانى، مادهى تاریخ وفاتش را چنین مىنویسد:
فقیه همدانى که در عصر خویش از مراجع تقلید شمرده مىشد، آثار گران سنگى نیز از خود به ودیعه نهاده است که از آن میان «مصباح الفقیه» در شرح شرایع معروف است و آثار دیگر عبارتند از:
1 – کتاب الطهاره، 2 – کتاب الصوم، 3 – کتاب الخمس، 4 – کتاب الزکاة، 5 – کتاب الرهن که گفته مىشود در موضوع خود کم نظیر است.
6 – حاشیه بر رسائل شیخ انصارى که در سال 1318 ق چاپ شده است، 7 – کتاب البیع که عبارت باشد از تقریرات درس استادش میرزاى بزرگ. 8 – حاشیه بر ریاض 9 – رسالهاى در لباس مشکوک، 10 – رسالهى عملیه و…
این فقیه فرهیخته، پس از آن که به مرض سل مبتلا شد، پناه به آستان قدس عسکریین علیهماالسلام آورد و بعد از چند ماه بیتوته در سراى سامرا، رحلت کرد و راه ابدیت را در پیش گرفت.
پیکر پاکش را در جهت شرقى رواق مطهر میان حجرهاى که محاذى با درب شرقى صحن شریف است در روبروى مرقد مقدس بانو حکیمه خاتون علیهاالسلام دفن کردند(1)
2 – شیخ محمد ابراهیم نورى کبیر (م…؟ 1322 ق):
وى را براى تمایز از هم نام خود شیخ ابراهیم نورى صغیر، کبیر مىگفتند تا این دو شاگرد بزرگ میرزاى مجدد از هم شناخته شوند، نورى کبیر را با الفاظى چون: علامه، فقیه و مجتهد و… مىستایند، وى که پس از وفات میرزا، تا آخر عمر معتکف دیار عسکریین علیهماالسلام و یکى از مدرسین حوزه سامرا بود، پس از عمرى تلاش و تکاپو، آفتاب عمرش در دامن آستان قدس عسکریین علیهماالسلام غروب کرد و در رواق مطهر آستانهى سامرا به خاک سپرده شد(2)
3 – شیخ محمد حسین زرقانى شیرازى (م…؟ – 1300 ق):
وى که او را با القابى چون: عالم، فاضل، ربانى و دیندار مىستایند، از شاگردان میرازى کبیر و علامه سید محمد اصفهانى بود، سخت به دین پاىبند بود و در این راه ملامت هیچ ملامتگرى او را از امر به معروف و نهى از منکر باز نمىداشت و مهر و قهرش با دیگران، در راه خدا و براى خدا بود و چنان زیست تا این که در سال 1300 ق از چشمها پنهان شد، پس از آن یاران و شاگردانش به پرسوجو پرداختند، پیکرش را در میان چاه حسینیه یافتند، به ناچار فراقش را فرا روى دیدند تا در زاویهى صحن شریف عسکریین علیهماالسلام نزدیک صندوق سرداب مطهر دفنش کردند(3)
4 – سید حسین حسینى اصفهانى نجفى (م 1287 نجف – 1344 ق سامرا):
این بزرگوار که زمانى مدیر و مسؤول مدرسهى صدر در نجف بود، بنا به وصیت خودش پس از ارتحال در سامرا، در ساحت صحن شریف نزدیک پایین پاى ضریح مطهر عسکریین علیهماالسلام به خاک سپرده شد. وى که ارتباط نزدیکى با شیخ آقا بزرگ تهرانى
داشته، تراجم و احوالش در نقباء البشر آمده است که حاکى از روحانیت خاصى است که در وى بوده(4)
5 – آقا رضا حائرى معروف به کتابفروش (م ح 1300 ق):
وى از فضلایى بود که در درس میرزاى کبیر حاضر مىشدند، در سامرا از دنیا رفت و در زاویهى صحن شریف نزدیک صندوق سرداب مقدس دفن شد، پسرش سید عبدالحمید نویسندهى کتاب معروف و مطبوع «ذخیرة الدارین فى ترجمة اصحاب الحسین» است.(5)
6 – سید محمد شفیع موسوى کازرونى (م 1329 ق):
از شاگردان بزرگ میرزاى بزرگ که پسرش عالم فاضل سید محمد مهدى نیز در سامرا در گذشته و مدفون در رواق شریف عسکریین علیهماالسلام است(6)
7 – سید محمد شریف حسینى تویسرکانى (م 1322 ق):
وى که از فقهاى بزرگ و علماى ربانى شمرده مىشود پس از هشتاد سال تلاش و تحقیق در سامرا درگذشت و در رواق شریف پایین پاى امام هادى و امام عسکرى علیهماالسلام دفن شد، او داراى اجازهنامههایى بود که هر یک شاهد اجتهاد و ژرفاندیشى اوست، این اجازهها از علماى بزرگى چون: علامه مولى على خلیلى و سید على آل بحرالعلوم و علامه شیخ محمد حسین کاظمى و آیت الله شیخ زینالعابدین مازندرانى و آیت الله سید حسین کوهکمرى صادر شده بودند، وى داراى تألیفات قطور و مفصلى در فقه و اصول و… نیز بوده است(7)
8 – شیخ محمود تهرانى (م 1304 ق):
از شاگردان میرزاى بزرگ شیرازى و نویسندهى کتابهایى در فقه و اصول، از جمله کتاب الحج که به صورت استدلالى و مبسوط و مفصل است(8)
9 – شیخ عبدالحمید لارى:
از شاگردان میرزاى کبیر که در زمان حیات استاد، وفات یافت(9)
10 – میرزا مهدى شیرازى (م 1308 ق):
این بزرگوار که در عصر خود از علماى اعلام و از شاگردان طراز اول میرزاى کبیر و خواهر زادهى میرزا محمد تقى شیرازى رهبر استقلال عراق و داماد میرزا فضل الله فیروزآبادى شیرازى بود، داراى آثارى در فقه و اصول از جمله تقریرات بحث میرزاى بزرگ در باب طهارت و صلوة و متاجر و غیره مىباشد.
مدفن او، در رواق شریف، میان دو درب حرم مطهر، جایى که زوار براى خواندن اذن دخول، در آنجا مىایستند واقع است البته زوارى که از طرف قبله وارد حرم مقدس مىشوند(10)
11 – میرزا محسن زنجانى (م 1321 ق):
از او با اوصافى چون: فقیه پارسا و ادیب کامل نام بردهاند، وى شاگرد میرزاى بزرگ و علامه سید محمد اصفهانى و آیت الله میرزا محمد تقى شیرازى بود که در یکى از حجرههاى صحن شریف سامرا دفن شده است(11)
12 – میرزا اسدالله شیرازى (م 1314 ق):
برادر میرزاى کبیر بود و چنان در علم طبابت و مداوا تبحر تام داشت که او را افلاطون عصر مىنامیدند.
13 – سید حسین هندى:
در حق وى گفته شده: اعجوبهى روزگار و داراى مجمع کمالات و فضائل، قارى قرآن، شاعر، طبیب، اصولى و فقیه نیز بود، تا میرزاى بزرگ زنده بود وى نیز در حوزه سامرا اقامت داشت، پس از رحلت میرزا در شهر کاظمین اقامت گزید تا این که در زمان آیت الله محمد تقى شیرازى دوباره حوزه سامرا رونق یافت و
او نیز بار دیگر عزم سامرا و در آنجا سراى خاکى را پشت سر گذاشته به سراى باقى شتافت(12)
14 – شیخ حسین بهبهانى حائرى (م 1310 ق):
عالمى پارسا و فاضلى متقى بود که در زمان میرزا، رحلت کرد و در سامرا به خاک سپرده شد(13)
1) تاریخ سامرا: ج 2، ص 328.
2) تاریخ سامرا: ج 2، ص 329.
3) همان، ص 330.
4) مأثر الکبراء فى تاریخ سامرا: ج 2، ص 330 و نیز نقباء البشر.
5) همان، ص 331.
6) همان، ص 331 و نیز نقباء البشر.
7) همان، ص 332، و نیز شایع السراء.
8) همان، و نیز نقباء البشر.
9) همان، ص 333 و نیز وشایع السراء و نقباء البشر.
10) همان، ص 333، و نیز نقباء البشر و وشایع السراء.
11) همان، ص 334، و نیز نقباء البشر و وشایع السراء.
12) مأثر الکبراء، فى تاریخ سامرا: ج 2، ص 335.
13) همان، ص 329، و نیز العراق بین الماضى و الحاضر و المستقبل، ص 533 – 512، از 142 بزرگوار از بزرگان حوزه سامرا را نام برده است.